متن حاضر به معرفی جنبش ترانس آوانگارد و هنرمندان این جنبش میپردازد. ترانسآوانگارد اصطلاحی است که اکیله بونیتو اولیوا منتقد ایتالیایی، آن را برای نامیدن و معرفی گروه کوچکی از نقاشان جوان هموطنش ابداع کرد. اعضای جنبش ترانسآوانگارد، پنج نقاش بودند. شامل: ساندرو کیا، انزوکوکی، میمو پالادینو، فرانچسکو کلمنته، نیکولا د ماریا. این نقاشان از سال ۱۹۷۷ هنگامی که انتزاعگرایی مینیمال و نیز انواع قالبهای غیرنقاشانه کانسپچوال در اوج رواج بودند. در برابر آن موضع گرفتند و در مقابل دیدگاه آرته چیفرا را پیش نهادند، که رویکردی طرفدار نقاشی پیکرنما، بیانگر، رمزآمیز و نمادین با مضامین حسی و شخصی بود.
همفکری گروه آرته چیفرا دو سال بعد به ظهرو نئواکسپرسیونیسم ایتالیایی انجامید که بونیتو آن را ترانس آوانگارد نامید. الیوا با ابداع این نام برای نئواکسپرسیونیستهای ایتالیایی، میخواست به دوران سپری شدهی آوانگارد و فرا گذشتن از ایده تکاملی و رو به پیش هنر اشاره کند. هنرمند این دوران، گویی کمتر ذهن و خیال خود را به آرمانهای بزرگ میسپارد و بیشتر میل دارد به واقعیتهای جزئی، پراکنده و شخصی، بنگرد. هنرمندان سبک ترانسآوانگارد خلاء میان سبکهای گوناگون و فاصله میان گذشته و حال را پر میکنند. فراسوی هر گونه مرکزیتی به کثرت میاندیشند و از کوره راههای کوچ و فرعی، امکاناتی برای هنر خویش فراهم میآورند.
از دیدهی شماری از منتقدان، جنبش ترانس آوانگارد اشتیاقی جوانانه و ناپایدار و هنری خام و کم عمق بود. گاهی آن را چون مدی گذرا در سبک تلقی میکردند. تا روزنی در بنبست زبان آشکار شود یا مفری برای دلزدگی از انتزاع و هنر مفهومی، فراهم بیاید. اما الیوا این جنبش را چون آستانه حساسی در چرخش نگاه زیباییشناختی اواخر قرن تفسیر میکرد. براستی این جنبش به هرجایی که تعلق داشت. توانست بازار راکد آثار تجسمی را رونق دهد. درست در زمانی که کسی تمایل به خریدن آثار فکورانه و خاموش مینیمال را نداشت.
بخشی از متن:
ترانس آوانگارد (در زبان ایتالیایی: Tranavangurdia) اصطلاحی است که اکیله بونیتو اولیوا، منتقد ایتالیایی، آن را برای نامیدن و معرفی گروه کوچکی از نقاشان جوان هموطناش ابداع کرد. پس از نخستین نمایش آثار آنها، این اصطلاح را در مقالهای به کار برد (۱۹۷۹). اعضای جنبش ترانسآوانگارد، پنج نقاش بودند شامل: ساندرو کیا، انزو کوکی، میمو پالادینو، فرانجسکو کلمنته و با شهرتی بسیار کمتر نیکولادِ ماریا. …