تاریخ منتشر بر تن اشیا/ مجید اخگر

مقاله‌ی «تاریخِ منتشر بر تن اشیا» درباره‌ی هنرمندان معاصری است که به شکلی خاص و باواسطه به تاریخ می‌پردازند: فرشید آذرنگ، بیژن اخگر، و مهران مهاجر. احساس یا دعوی مجید اخگر در این مقاله آن است که این سه هنرمند از مسیرهایی مشابه و متفاوت، با لایه‌های ژرف و ظریفی از زیست‌جهانِ تاریخیِ ایران معاصر تماس یافته‌اند. آن‌ها سطح این جهان را به مثابه‌ی لایه‌ی بیرونیِ جهانی منحصر‌به‌فرد مسّاحی کرده‌اند، و در میان تصاویری که ساخته‌اند نمونه‌هایی ویژه و بسنده از تصاویری واقعی و مکان‌ویژه ــ تصاویری خاصِ هستیِ تاریخی ما ــ خلق کرده‌اند. او در این مقاله با توضیحی در باب تاریخ، آثار هنرمندان ذکرشده را تحلیل کرده است.

بخشی از مقاله:

از آغاز سده‌ی نوزدهم به این سو، درگیر شدن با تاریخ به یک معنا مهم‌ترین و دشوارترین مسئله‌ی پیش رويِ تصویر بوده است. به‌ این معنا تاریخ از یک ژانر خاص به موضوع کلیِ هنر تبدیل شد. پس شاید باید پرسید منظور از تاریخ، و مواجه شدن با تاریخ در تصویر، چیست؟ می‌توان برای انگاره‌ی رایجی از تاریخ که باعث می‌شود این آثار را مرتبط با تاریخ نبینیم دو یا سه ویژگی یا پیش‌فرض عمده برشمرد: اول، تعلق به گذشته، و دوم، تعلق به حوزه‌ی خاصی از امور، که همان رخدادهای عمومی در ابعاد بزرگ و با تعیین‌کنندگیِ انسان‌های بزرگ است.

تصاویر آذرنگ به‌شدت «فقیر»ند. فقر یك هستی تاریخيِ خاص را در خود حاضر می‌كنند. اما تصاویر او فقیر نشده‌اند. یك مثال برای روشن شدن منظورمان: نشان دادن مردی با پیژامه در فضای داخلی مطلقاً زشت و بی‌قواره‌ی یكی از خانه‌های امروزِ تهران یا شهرستان‌ها در یک فیلم ــ چگونه باید چنین دستمایه‌ای را به «تصویر»، به schein (جلوه‌ی زیبا) بدل كرد. و در عین حال به واسطه‌ی این جلوه‌ی زیبایی‌شناختیِ زیبا خیانت نكرد به نقطه‌ی عزیمت و غایت تصویر، به انگیزه‌ یا نیروی محرك آن، كه متعيّن كردنِ همین زیست فقیر بوده است؟

سبد خرید ۰ محصول