امر والا و امر آوانگارد: ژان فرانسوا لیوتار
مقاله امر والا و امر آوانگارد، به قلم ژان فرانسوا لیوتار به بررسی این موضوع در اینجا و اکنون میپردازد. چگونه باید امر والا را، یا موقتاً اگر بخواهیم بگوییم. ابژهی تجربهی امر والا را همچون «اینجا و اکنون» درک کرد؟ آیا بخشی ذاتی از این احساس گویای آن چیزی نیست که نمیتوان نشان داد یا احضار کرد؟ با اندیشیدن به موضوع والایی و موضوع عدم تعیّن، اندیشیدن دربارهی آثار هنر موجب میشود تغییر عمدهای بر تخنه و نهادهای متصل به آن ـ یعنی آکادمیها، مکاتب، اساتید و مریدان، ذوق و سلیقه، و جمعیت روشنفکر متشکل از شاهزادگان و درباریان ـ وارد آید. واژهی والا امروزه از اصطلاحات رایج در زبان محاورهای فرانسوی برای بیان شگفتی و ستایش است. چیزی همچون واژهی «great» آمریکایی، اما ایدهای که این مفهوم متضمن آن است متعلق به موشکافانهترین تأملات دربارهی هنر بوده است.
امر والا یحتمل تنها شیوهی حسانیتِ هنرمندانهای است که امر مدرن را منشنمایی میکند. طرفه آنکه، امر والا را نویسندهای فرانسوی به مباحث ادبی وارد و با شور و شوق از آن دفاع کرد که در تاریخ ادبیات در زمرهی سرسختترین مدافعان کلاسیسیسم کهن طبقهبندی میشود. امر والا را فقط در درون سبکی والا میتوان به بحث نهاد. تردیدی نیست که لونگینوس کوشید امر والا را دل بحث تعریف کند و نوشت که امر والا فراموشناشدنی، تابناوردنی، و مهمتر از همه تفکربرانگیز است. امر آوانگارد نیز به زیباشناسی امر والا تعلق دارد. هنر آوانگارد نقش هویتشناسی [یا اینهمانی] را که اثر هنری پیشتر در رابطه با گروه مخاطبان بازی میکرد به کناری مینهد. حس مشترک، حتی وقتی آن را همچون کانت به عوض واقعیتی دو فاکتو به عنوان افقی یا مفروضی دو ژور درک کنیم. باز هم آنگاه که پای آثار تفحصیِ هنر به میان میآید از دستیابی به ثبات عاجز است.
در باب این موضوع میتوانید به مقاله «امر والای انتزاعی»، هم نگاهی داشته باشید.
(فهرستی از اصطلاحات هنری به زبان انگلیسی)
بخشی از متن:
در سال ۵۱-۱۹۵۰، بارنت باروخ نیومن تابلویی کشید در ابعاد ۴۲/۲ در ۴۲/۵ متر و نام آن را گذاشت. در اواسط دههی ۱۹۶۰ او عناوین سه مجسمهی نخست خود را اینجا ۱، اینجا ۲ و اینجا ۳ نهاد. نقاشی دیگرش را آنجا نه، اینجا، دو نقاشی دیگر را اینجا و دو نقاشی بعدی را هم باش نامید. در دسامبر ۱۹۴۸، نیومن مقالهای نوشت با نام «امر والا اکنون است». …