علی گلستانه سی و چهار منظره

گلستانه و طبیعت / مصطفی دشتی

 

بخشی از مقاله:

طبیعت با همه زیبایی‌هایش و گاهی خشونت و تلخی نه دست یافتنی است نه قابل تقلید، شاید همین عامل هنرمندان را درگیر خود ساخته. چه سفالگری که گِل از بستر رودخانه برداشته و سالها در تجربه قوام گِل و حرارت کوره و دایره‌های پی در پی چرخ سفالگری آن‌قدر در این چرخش و تجربه ورز آمدن دلخواه گِل و حرارت درست کوره، روزی در سرمای پس از گرمای دلخواه به حجمی دست می‌یابد که از دل طبیعت برگرفته، طبیعتی که هم هست و هم نیست. دایره درست و کامل لبه گلدان و دست استاد چرخکار پس از سالها کار کردن این‌بار شاید در لغزشی کوچک و برهم زدن این نظم دَوَرانی شکل و آن‌گاه در نشستن حرارت بر لعاب روی ظرف استاد کوزه‌گر را به وجد آورد گویی گَردِه‌ای از طبیعت را مال خود ساخته.

در نگاه جستجوگرانه استاد بزرگ سزان به طبیعت که چه بسیار نقاشان را بعد از خود نیز درگیر این جستجوی هنرمندانه ساخت و ما هرگز نخواهیم فهمید در دل و جان استاد سزان در نگاه به کوه و درخت و خانه‌های ساخته دست بشر چه می‌گذشته این تجربه و تکراری که اکثر هنرمندان نقاش، عکاس و مجسمه‌ساز در قوام آمدن روحشان در نگاه به طبیعت و آنچه توانسته‌اند از صافی وجود خود بگذرانند نه ربطی به طبیعت که بلکه صافی روح هنرمند در آفرینش اثر هنری‌اش دارد.

اکثر هنرمندان نقاش و عکاس دوره‌هایی درگیر طبیعت و کارکردن حول این بستر جاویدان ادامه کار دادند یا طبیعت با خود آنها را برده است مثالهای بسیاری می‌توان زد ـ از ون‌گوگ، سزان، تِرنر گرفته تا آنهایی که امروزه مشغول کار از طبیعت هستند.

علی گلستانه از میان دیگر نقاشان امروز ایرانی، بیشترین دغدغه طبیعت را داشته و دارند، سالها نقاشی کردن در انگلستان و اسپانیا و حتی قبل از آن آبرنگهایی که از باغها و کشتزارهای چیذر و قیطریه چند دهه پیش ساخته است این دلبستگی عمیق او را به طبیعت بازگو می‌کند. بیست و سه سال پیش که به ایران بازگشت او را نمی‌شناختم پوستری بر دیوار کارگاهم چسبیده بود که نقاش با مداد شمعی درختهای هاید پارک لندن را نقاشی کرده بود. نقاشی روی مقوای معمولی با حروفی بسیار ساده به فارسی چاپ شده بود علی گلستانه نگارخانه شهر و تاریخ. همان سالها وقتی برای نقاشی به یزد می‌رفتم به پیشنهاد استاد آیدین آغداشلو، همسفر من شد چند ماهی که در یزد و اطراف آن نقاشی می‌کردیم بسیار از او آموختم، از او یاد گرفتم چگونه رو به منظره بنشینم و زاویه دلخواه را انتخاب کنم، ساعتها نقاشی می‌کردیم بدون حرف زدن و لذت ناب نقاشی در محیط. علی گلستانه هنوز هم روبروی سوژه کاریش می‌نشیند و نقاشی می‌کند خواه ایوان منزلش باشد یا منظره‌ای از شهر تهران و یا کوه و درخت و انسان.

دلبستگی گلستانه به طبیعت معنای خودش را دارد باید کارهایش را دید تا به این درک و دریافت رسید که چقدر این نقاش موفق، بی‌ادعا و چه درک عمیقی از طبیعت دارد چندین سال همراهی و همسفری و کارکردن همراه با او از بوشهر گرفته تا یزد و کاشان و بلوچستان تا اطراف تهران، برای من و تأثیرش بر نقاشی‌ام گوهری است که قدرش را می‌دانم.

.

مقاله‌ی «زیبایی طبیعت زیبایی عکس را تضمین نمی‌کند» به قلم روبرت صافاریان

سبد خرید ۰ محصول