سالی مان/عکاس امریکایی/تاریخ عکاسی غرب/عکاسی هنری/تاریخ عکاسی معاصر

پنجره‌ی همسایه: مادر (سالی مان)

 

‌‌‌‌سالی مان به مفهوم واقعی کلمه یک عکاس محلی است با اینکه آمریکایی است و علی‌التصور باید جهانی باشد. او در تمام عمر هنری این چندساله‌اش از خود محله و آدم‌های محله و طبیعت محله و رودخانه‌های محله و استخوان‌های پوسیده‌‌‌‌‌‌‌‌ی سگ‌های محله و بچه‌های خودش و شوهر خودش و از امثال اینها عکس گرفته است.

در رویارویی سوژه‌هایش چنان هم‌نفس آن می‌شود جوهره‌ی آن را به بیرون می‌کشد که تصور هر تصویر دیگری از آن موضوع محال می‌نماید. دوربین سالی مان سال به سال و دوره به دوره به سوی گستره‌های جدید می‌چرخد و هربار در رو کم‌کنی مدعیان تازه و طرفه‌ای را رو می‌کند دور از انتظار.‌‌‌‌ وجه اشتراک تمام پرسه‌های دور از هم او در این بیست سال، محله‌ی کودکی اوست یعنی ویرجینیا.

بخش‌هایی از متن آغوش به قلم شهریار توکلی: سالی مان یک مادر است یک آغوش او در بیشترِ عکسهای به نمایش درآمده‌ی تا امروزش همچون یک مادر ناظر و حاضر بر فضای پیرامون بچه‌هایش بوده و از منظر دانای کل و با اشرافی که مادر از روابط آشکار و نهان زندگی کودکانش دارد سایه و حضورش را میان همه چیز گسترانده و به جستجوی لحظه‌های شگفت این داستان نشسته.

 

خودش صراحتاً در مقدمه‌ی کتاب دومش خانواده نزدیک اینچنین می‌نویسد:

ما در اینجا می‌خواهیم برایتان قصه بگوئیم. قصه‌ی بزرگ شدن را بعضی وقتها هم می‌کوشیم تا در مورد ایده‌های گسترده‌تری حرف بزنیم عصبانیت، عشق، مرگ، حساسیت، زیبایی.

مکان مهم است. زمان تابستان است هر تابستانی اما مکان، خانه است و آدم‌ها، افراد خانواده من. تمام زندگی من در جنوب غرب ویرجینیا در سایه‌ی خانواده بر تپه‌های دامنه کوه‌های بلوریج گذشته است.

در تمام این سال‌ها هیچ چیز تغییری نکرده حتی خانواده وقتی به دیدار ویرجینیا کارتر می‌رویم  زنی که نامش را بر روی دختر کوچک گذاشته‌ام مثل همیشه پا به ایوان خنک خانه او می‌گذاریم مردانی که از کنارمان می‌گذرند. کلاه‌هایشان را یک بری می‌کنند و زن‌ها با بی‌حالی برایمان دست تکان می‌دهند.

بخشی از مقاله به قلم سالی مان.

 

جهت مطالعه‌ی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.

سبد خرید ۰ محصول
رفتن به نوار ابزار