بخشی از مقاله:
چند ماهی است که کتابهای “اگر تو مرا نبینی” (شهریار توکلی) و کتاب فراموشی (فرشید آذرنگ) منتشر شده است. اما قبل از آن، نخستین بار کتابهای مذکور در نمایشگاه عکاسی شهریار توکلی که در دیماه ۱۳۸۴ در گالری هفتثمر برپا شد (و دربرگیرنده عکسهای فصل آسمان و زمین کتاب توکلی بود) معرفی و عرضه گردید.
با آن که تعداد نمایشهای عکسهای عکاسان اکنون بهمراتب بیش از گذشته است و به طور معمول همواره نمایشگاهی از عکاسی در یکی از گالریهای تهران برپاست، اما انتشار کتابهای عکاسان رشدی نداشته است، و از عکاسان آزاد در طول هر سال کتابهای انگشتشماری عرضه میشود. دلایل هم زیاد است و شمردن آنها در این جا مورد ندارد. در عین حال در مورد همین تعداد اندک کتابهای منتشر شده هم نقد و تحلیلی صورت نمیگیرد. این بار دلایل کم است، اما باز هم صحبت در این مورد را به جای دیگر را می گذاریم.
در مورد نمایشگاههای عکسهای عکاسان هم به جز مواردی که جنبهی گروهی و یا رسمی دارد نیز تحلیلی نوشته نمیشود. سنت نوشتن در این موارد به ترتیبی که به طور مثال در زمینه سینما اتفاق میافتد وجود ندارد. در مورد نمایشگاههای نقاشی و مجسمهسازی هم نقد و بررسیهای پیگیرانه و منظمی انجام نمیشود. آنچه هم که در این موارد طی سالها در مطبوعاتی که بیشتر آنها نشریات عمومی و غیرتخصصی بودهاند نوشته شده است، بیشتر از قلم نویسندگان حرفهای مطبوعات و روزنامهنگاران، و بدونِ داشتن دیدگاههای تخصصی بوده است. اینگونه مقالات، جنبههای ادبی، گزارشی، تسویهحساب و یا نون قرضدادن دارند و جریانساز و یا ذهنیتساز پیرامون هنرهای یاد شده نیستند. منتقدانی که پیوسته ناظر بر جریان این هنرها باشند و به صورت منظم و پیوسته در این زمینه بنویسند نداریم. یکی از دلایل عمده این است که: علاقمندان و آگاهان رشتههای هنری نمیتوانند فقط به عنوان ناقد آثار هنری و نگارش مقالات تأمین معاش کنند، و تماموقت به کار مطالعه و نوشتن بپردازند. مجلات تخصصی هنرهای تجسمی هم در ایران نوپا و معدود هستند و شمارگان آنها هم کم است و در عین حال میدانیم که مقالات و یا گفتگوهای با ارزشی نیز به وسیلهی آگاهان و صاحبنظرها در امور هنرهای تجسمی ارائه شده است، که از نظر زمانی و مکانی پراکنده هستند.
آثار تجسمی میباید در اجتماعات هنری و نشریات به همراه نقد و بررسیهای متعدد و از دیدگاههای گوناگون دیده شوند، تا هم هنرمندان و هم مخاطبان هنر به اشتراک مفاهیم برسند و حیات آثار هنری با جریان زندگی مردم و دورههای مختلف فرهنگی مرتبط شود .
گفته شد در حال حاظر تعداد نمایشگاههای عکاسی زیاد و قابل توجه است. اما به دلیل فقدان نقدوبررسی و عدم انتشار عکسها، هر نمایشگاه بعد از سپری شدن زمان نمایش فراموش میشود، و چنان که از این آثار کتابی هم فراهم آید، آن نیز به همان سرنوشت دچار میشود.
کتابهائی که در زمینه عکاسی در ایران منتشر میشوند (و یا دارای عکس هستند و در چند بخش قرار میگیرند و کتابهای منتشر شده در هر بخش را میباید در تناسب با همان بخش سنجید. کتابهای عکس به شکل روال موجود شامل: کتابهای آموزش فنون و ادوات عکاسی، کتابهای دولتی و رسمی، کتابهای تزئینی و مناسب هدیه دادن و سوغات، کتابهای قومشناسی و ایرانشناسی، کتابهای چهره هنرمندان و شخصیتها و بازیگران و صحنههای تئاتر، و کتابهایی در زمینهی عکاسی خلاق هستند که میزان سرمایهگذاری و توزیع و یا فروش آن ها هم متناسب با همین ترتیب است. چاپ و نشر کتابهای عکس و یا عکسدار هم پس از پیروزی انقلاباسلامی توسعه بیشتری یافت. ناشران اما از انتشار کتابهای عکاسی خلاق پرهیز دارند و این گروه از کتابها بیشتر با سرمایه عکاس تولید میشوند.