بخشی از متن:
همزمان با برگزاری آخرین نمایشگاه آثار لوسین فروید در گالری تیت لندن مقالات و نقدهای زیادی در نشریات مخلتف چاپ شدند. نقد زیر در تاریخ ۱۸ ژوئن ۲۰۰۲ در بخش هنری روزنامهی اینترنتی گاردین چاپ گردید.
میتوان تا مدتی طولانی به یک کار لوسین فروید نگاه کرد. هرچه طولانیتر بهتر هر اثر دست آوردی غامض و درگیر کننده است. اما واقعاً در حال نگاه کردن به چه چیزی هستیم. بیش از نگریستن به تصاویر آدمهای هشیار، نگران، خوابآلوده و یا افرادی که در حال لذت بردن و یا ناراحتی از مدل شدن و مورد کنکاش قرار گرفتن هستند ما به ارتباطی پیچیده مابین هنرمند و موضوع و بین نقاش و نقاشی مینگریم.
چیزی بسیار خاص در مورد آثار فروید وجود دارد «هرچیز جنبهی اتوبیوگرافانه پیدا میکند و هر چیزی پرتره محسوب میشود ولو اگر یک صندلی باشد.» این عبارت از کاتالوگ نمایشگاه اخیر هنرمند در گالری تیت نقل قول شده است. این نمایشگاه باعث شد تا مقالات زیادی در مورد لوسین فروید نوشته شوند. بعضی از این مطالب کنجکاوی خارج از حدی را نسبت به زندگی خصوصی فروید نشان میدهند.
هرچند فروید به عنوان یک هنرمند فردی است محترم اما توجه به زندگی خصوصی او علاقهمندی زیادی را نسبت به آثارش ایجاد کرده. از سویی این توجه باعث گردیده تا اهمیت واقعی کارهایش نادیده گرفته شوند. اخلاقگرایان دوست دارند تا با تفحص در آثار لوسین فروید به سرنخهایی از عواطف انسانی او دست پیدا کنند. اما بینندهای که تصور کند به حقایقی در مورد هنرمند و موضوع دست یافته احتمالاً در اشتباه به سر میبرد. هرچند نکاتی از حقیقت در این موارد خاص وجود دارد اما مهمترین حقیقت خود مقولۀ تصویر کردن در فرایند نقاشی است.