بخشی از متن:
بیشتر هنردوستان دیوید هاکنی را با کلاژ عکسهایش به خاطر میآورند. ترکیببندیهایی چشمگیر و در ابعاد بسیار بزرگ متشکل از عکسهای کوچکتر آثاری که در عین بهتصویرکشیدن هر جزء کلیتی از یک فضا چهره یا حرکت را از زوایای مختلف نشان میدهد با دوربینهایی که روز به روز کوچکتر میشدند او عکسهایی با پرسپکتیوهایی روزبهروز بیشتر و متنوعتر خلق میکرد.
دو دههای میشود که از اوج گرفتن عکاسیهای دیوید هاکنی میگذرد در طول این مدت بیش از حد تصور دربارهاش مقاله نوشته شده است، پیرامون آثار عکاسی وی بحث شده است و شیوه کارش توسط هر عکاسی حداقل برای یکبار هم که شده مورد تقلید قرار گرفته. در نتیجه این سؤال پس ذهن همه اهل هنر هست که آیا هنرمندی مشهورتر از او هم در طی این بیست سال ظهور کرده است؟
به راستی دربارهی روش خاص عکاسیکردن دیوید هاکنی، دیگر چه میتوان نوشت که تازگی داشته باشد و تکراری نباشد. عباراتی چون انقلابی در عکاسی و دیدن و یا نقاشیهایی که با دوربین عکاسی خلق شدهاند دیگر کهنهاند. این عبارات حتی شیفتگان بیحد و مریدان متعصب هاکنی را هم بیزار میکنند.
بارها نقل قولهای دیوید هاکنی درباره نارسایی عکاسی و عدم توانایی آن به عنوان یک وسیلهی بیانی از قول مخالفانش تکرار شده است. مخالفانی که عدم رعایت اصول تکنیکی و زیباییشناسی خاص عکاسی را در کلاژ عکسهای هاکنی دلیلی بر غیر عکاسانه بودن آثار وی دانستند. کوتاه بودن دوران عکاسی هاکنی و توقف ۲۷ ساله آن تا امروز، دلیلی برای غیر جدی و صرفاً تزئینی دانستن عکسهای او شد. اما در مقابل هاکنی طرفداران روزافزون خود را داشته است.
دیوید هاکنی، هنرمند انگلیسی، اینک ۶۶ ساله از دههی ۱۹۶۰ خود را به دنیای امروز رسانده است. از دوران شوخ و شنگ هنر پاپ آثار دوران جوانی او تلفیقی از شور و نشاط کودکانه سادگی بی حد ارادت به پیکاسو و تأثیرات هنر شرقی بود. در اواخر دههی ۱۹۶۰ و اوایل دههی ۱۹۷۰ دیوید هاکنی که از اول هم چندان رغبتی به انتزاع و تجرید نداشت همگام با هایپررئالیسم رایج نگاه خاص خود را در نقاشیهای واقعگرا دنبال کرد و از پرچمداران هایپررئالیسم شد.
به دلیل عشقش به پیکاسو پس از مرگ وی نقاشی را به طور موقت کنار گذاشت به طراحی صحنه تئاتر روی آورد جایی که به وی امکان داد تا تمایلات سه بعدی خود را ارضاء نماید.
دیوید هاکنی از اواخر دههی ۱۹۷۰ دیگر در سراسر جهان هنرمندی پرآوازه شده بود. در همین سال در استودیوی جدیدش در لسآنجلس فعالیتهای کلاژ عکس خود را آغاز نمود.
البته دیوید هاکنی عکاسی را از سالهای ۶۰ آغاز کرده بود از ۱۹۷۰ اولین تجربههای کلاژ عکس خود را با عنوان خودساخته وصل کنندهها برای مطالعات بیشتر در باب پرسپکتیو و فضا، انجام داده بود. دیوید هاکنی معتقد بود که وصل کنندهها نسبت به عکسهای معمولی حضور و وجود بیشتری دارند. این آثار تجربه واقعی زمان و مکان را منعکس میکنند. بیش از عکسهای معمولی تأثیر فکر و دست هنرمند را بر کار نمایان میسازند ضمناً قبل و همزمان با دیوید هاکنی هم هنرمندانی بودند که به تجربیات مشابهی با عکاسی دست زدند. ولی تجربیات کلاژ عکس دهه ۷۰ و ۸۰ دیوید هاکنی چنان پر و پیمان و چشمگیر بود که این به اصطلاح کوبیسم در عکاسی به نام وی نوشته شد.