بخشی از متن:
در عکس برخلاف نقاشی آگاهی نسبت به استعارهای که استفاده از نقاب حتی دقیقترین نمونه آن دربر دارد غیر قابل مهار است دلیل تفاوت دیدگاه نسبت به نقاشی و عکس این است که عکس را نسخهای از موضوع واقعی میدانیم بدین ترتیب عکس خود تبدیل به نقابی میشود که هر چیز فراسوی خودرا میپوشاند و مانع از مواجهه با موضوع واقعی میشود.
در آثار پییترو لونگی نقاش ونیزی قرن هجدهم موردی وجود دارد که میتوان آن را به منزله استعارهای دور از ذهن در بن موقعیت پذیرفت مجلس رقص با زنانی زیبا که استفاده آنها از نیم نقابهای مرسوم ونیزی بر راز و جذابیتشان افزوده است اما شاید استفاده از چنین عنصری در عکس تمهیدی آزاردهنده و فریبنده قلمداد میشود برخلاف این در بعضی از عکسهای دایان آربوس بیننده شاید از نقابهایی که بعضی چهرههای درمانده و پوک را میپوشانند سپاسگزار و خرسند باشد تنفر و سپاسگزاری هردو از انتظارات ناکام امر واقعی منشا میگیرند در این موارد نقاب سرراست و واقعی است حتی با وجود لحن استعاریاش.
بارت در خصوص نقاب از صورتبندی دیگری بهره میبرد از آن جا که هر عکس ممکن خاص و احتمال است و از این رهگذر بیرون از معنی بنابراین عکاسی نمیتواند دلالت کندیعنی نمیتواند به کلیتی اشاره داشته باشد مگر اینکه ماسکی را برای خود فرض بگیرد.
ماسک همان واژهای است که کالوینو به درستی برای نامیدن آنچه که یک چهره را به صورت محصولی از یک جامعه و تاریخ آن درمیآورد به کار میبرد مثلاً در پرتره ویلیام کازبی که توسط اودن عکاسی شده ماهیت بردگی عریان شده است ماسک تا جایی که کاملاً ناب و خالص باشد همانگونه که در تاتر باستان وبد همان معنی است به همین خاطر است که عکاسان بزرگ پرتره اسطورهشناسان بزرگی هستند نادار که از بورژوازی فرانسه عکاسی کرد ساندر =که از آلمانیهای پیش از نازی عکاسی کرد اودن که از طبقات بالای جامعه نیویورک عکاسی کرد
بگذارید پیش از آن که به عکسی بپردازم که بارت در حکم مدرک ارائه میدهد این نکته را روشن کنم که تا چه حد قدرت بیان فوقالعاده او را تحسین میکنم عنوان عکس ویلیام کازبی بردهزاد ۱۹۶۳ تصویر ۱ است که با افسانه در اتاق روشن از متن بارت آغاز میشودنقاب تا جایی که مطلقاً ناب است معنی دارد نقاب تئاتر باستان یونانی است بازیگران نقاب بر چهره میزنند تا تماشاگران آنها را در حکم شخصیتهایی بشناسند که نقش آنها را ایفاء میکنند.
در استعاره مدرن خلوص آنها در شناسایی تردید ناپذیر آنهاست زیرا از یک طرف بنابر قواعد شناخته میشوند و از نظر ویژگیهای توافق شده شناسایی تغییرناپذیرند.
در آثار دایان آربوس بعضی از ویژگیهای نقاب با بدل، سایه تصویر در آینه، قلمرو هویت مبهم و فقدان هویت شباهت دارد اما خصوصاً با نگاه به عکس ویلیام کازبی علت نگرانی بارت را میفهمیم در اینجا ماهیت بردگی عریان شده است نقاب همان معنی است.