بخشی از متن:
تصاویر سیندی شرمن در آنِ واحد هراسانگیز، مضحک، مشمئزکننده و به نحو غافلگیرانهای جذابند. در آثاری که وی از اوائل دهه ۱۹۸۰ خلق کرده ترس و هراس و طنز و اعجاب نحوه نگاه او به پیکر انسانی یا معادل آن را مشخص میسازد. این مفاهیم به نحو پیچیده و تناقض برانگیزی با هم تداخل مییابند. در یکدیگر تنیده میشوند. استفاده از این صور بیانی که عمیقاً برگرفته از زمانه و روزگار ما است، همانندیهای جالبی با نحوه برانگیختن ترس و اعجاب از سوی هنرمندان گذشته (فرانسیسکو گویا) دارد. با بررسی برخی از این همانندیها میتوانیم حساسیتی را که در بیشتر آثار شرمن مشهود است در راستای تاریخ هنر هزالی و هجو طعنهآمیز و نیز در راستای نقد اجتماعی گزندهای قرار دهیم که ترس، طنز و اعجاب را همچون دستمایههایی با معنا مورد استفاده قرار میدهد.
عنوان این مقاله برگرفته از تصویر مشهوری از فرانسیسکو گویا (۱۸۲۸ – ۱۷۴۶) هنرمند نامدار سدهی هجدهم اسپانیا است:«خواب خرد، بیداری هیولا است». این گراوور که به سال ۱۷۹۷ تعلق دارد. صفحه عنوان مجموعه آثار طراحی گویا با عنوان «لوس کاپریچوس» (اوهام) را تشکیل میدهد. در این تصویر هنرمند را میبینیم که بر سر میز طراحی خود به خواب رفته است. و بر فراز سر او فوجی از اشباح عجیب و غریب به سان جغد و خفاش در پروازند. مورخان هنر دورههای بعد این تصویر را به سبب اشاره به نقش ناخودآگاه در عالم رؤیا پیش درآمد موضوعات سوررئالیستی دانستهاند اما مقصود گویا از این تصویر به جولان درآوردن روح غیر عقلانی نبوده و تنها قصد داشته که مجموعه تصاویر «لوس کاپریچوس» را در عالم خیال قرار دهد و بدینسان نقد گزنده و نیشدار خود از جامعه روزگار خویش را تا حدی در پرده ابهام فرو برده و حسی «وهمناک و پندارگون» به آن بخشند.چگونه میتوان چنین تصویری را با آثار سیندی شرمن مرتبط دانست؟ که تقریباً دویست سال بعد با رسانهای خلق شدهاند که روزگار گویا ناشناخته بود.آثاری که در شرایط تاریخی کاملاً متفاوتی آفریده شدهاند و بازشناسی آنها حتی به عنوان بخشی از آفریدههای دوران فراگیر مدرن نیز تقریباً دشوار است. اما با وجود این اختلافهای وسیع و آشکار، این دو هنرمند از یک نظر به یکدیگر شبیهاندبهرهگیری از عنصر غرابت و اعجاب و دیگر تمهیدات هراسانگیز در مجموعه آثاری با درونمایه هجو.
علاوه بر این، تصاویر سیندی شرمن با وجود همسویی خاص با آثار گویا، با نمونههای هنری دیگری نیز پیوند مییابند. که در آنها مفهوم اعجاب متجلی است. از جمله مشخصترین این آثار میتوان به نمونههای تاریخی آثار پیش از گویا اشاره کرد. همچون تمثیلات تصویری قرون وسطایی هیرونیموس بوش. پرترههای شیوهگرایانه عجیب و غریب و مبالغهآمیز آرچیمبالدو. در سدۀ بیستم به دستکاریهای نامتعارف و خوفانگیز پیکرها در فتوکلاژها و عکسهای هنرمندانی چون هاناهوخ و رالف یوجین میتیارد. تاریخ ادبیات نیز نمونههای دیگری از اعجاب را ارائه میدهد. که از آن جمله، گونه ادبی قصههای پریان و داستانهای گوتیکی آمبروس بیرس نویسنده آغاز سدۀ بیستم و مجموعه داستانهای هراسآور اوست.
هدف من از جستجوی همانندیها میان آثار شرمن و گویا اشاره به تأثیرپذیری مستقیم شرمن از گویا نیست. …