هنر فمینیستی / Feminist Art

سبک‌های هنری از اواخر قرن نوزدهم به بعد، از پیِ یکدیگر به وجود آمده‌اند، که نشان‌گر تأثیرگذاری و واکنش متقابل این جنبش‌ها است. بر فراز هر جنبش نام یک هنرمند سایه افکنده است. تمام این چهره‌هایی که به عنوان آغازگران هنر مدرن مورد ستایش قرار می‌گیرند، مرد هستند. آیا این بدان خاطر است که هیچ زنی دست اندرکار جنبش‌های هنری مدرن متقدم نبوده است؟ خیر. به آن خاطر است که این زنان، تأثیر چندانی در شکل‌گیری ویژگی‌ها و خصوصیات هنر مدرن نداشته‌اند؟ خیر. و یا به آن خاطر است که تاریخ هنر مدرن تنها سنت‌هایی محدود را گرامی می‌دارد که سبک‌ها و جنسیت‌های خاصی را، به عنوان تنها اشکال هنر مدرن، صورت‌بندی می‌کنند؟ من سعی در اثبات این توضیح آخر دارم. در نتیجه، هر تلاشی برای بررسی آثار هنرمندان زن دوران اولیۀ هنر مدرن، نیازمند شالوده‌شکنی اسطوره‌های مردانۀ مدرنیسم است.

سیندی شرمن، Cindy Sherman، عکاسی معاصر/عکاسان معروف زن/ عکاسی هنری

پنجره‌ی همسایه: بانو ناپدید می‌شود

سیندی شرمن/عکاسی هنری/عکاسی مفهومی/هنر مفهومی

فیلم‌ها، هیولانمایی‌ها و نقاب‌ها / آمادا کروز / بتی آواکیان

در پس تصویر / گفت‌وگو با سیندی شرمن / ویویان کنستانتینو پولوس / سعیده اکبری/نقد اثار سیندی شرمن/عکاسی مفهومی / عکاسی هنری/

در پس تصویر / گفت‌وگو با سیندی شرمن

سیندی شرمن / فرانسیسکو گویا/تصاویر سیندی شرمن/ عکاسان معروف جهان

خواب خرد، بیداری هیولاست / الیزابت. تی. اسمیت

سیندی شرمن / آرتور دانتو / فرشید آذرنگ/عکسی از سیندی شرمن ۱۹۸۰. یک سلف‌پرتره مقابل آینه با صورت گریم‌شده

سیندی شرمن / آرتور دانتو / فرشید آذرنگ

فمینیست‌ها و پست مدرنیسم‌ / کرِیگ اُوِنز / روبرت صافاریان

پوستری از رودچنکو، هنرمند ساختارگرای روس

بینش و صدا و قدرت: تاریخ هنر فمینیستی و مارکسیستی / گریزِلدا پالاک / امید نیک‌فرجام

مدرنیته و فضاهای زنانه / گریزِلدا پالاک / نیما ملک‌محمدی

لیندا ناکلین، Feminism، فمینیسم، هنر فمینیستی، نقد فمینیستی، Linda Nochlin / جنبش فمینیسم

چرا هیچ زن هنرمند بزرگی نداشته‌ایم؟ / لیندا ناکلین / افشنگ مقصودی

فمینیسم، گریزلدا پالاک، لیندا ناکلین، جنسیت، هنر فمینیستی/تاریخ هنر فمینیسم

پنجره‌ی بسته: فمینیسم Feminism

الیس نیل / نقاشی / هنر قرن بیستم / پرتره‌نگار امریکایی / نقاشی فیگوراتیو

نقاش «روح زمانه» / زندگی‌نامه‌ی خودنوشت الیس نیل/فاطمه راهیل‌قوامی

پنجره‌ی همسایه: الیس نیل (۱۹۸۴ – ۱۹۰۰)

فمینیسم (Feminism)، بخشی از پدیده یا جنبش «توجه به دیگری» یا «اصالت دیگری»‌ست که در قلمرو نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شده‌ است. اما فمینیسم (یا جنبش اصالت زنان یا زن‌باوری) پُرسروصداترین آن‌ها است. فیمنیسم روایت‌های مختلفی، چه در جهت موافق و چه در جهت مخالف دارد و به دنبال چنین مبحثی، بسیاری از هنرمندان، خصوصاً زنان، درصدد برآمدند تا دغدغه‌ها و آموزه‎‌های فمینیستی را در شکل‌دهی و معنادهی آثار خود به کار گیرند. بسیاری از منتقدین و متفکرین هم به این مسئله (هنر فمینیستی) در مقالات خود پرداختند، همچون لیندا ناکلین در مقاله‌ی «چرا هیچ زن هنرمند بزرگی نداشته‌ایم؟» و یا گریزِلدا پالاک در مقاله‌ی «مدرنیته و فضاهای زنانه» و مقاله‌ی «بینش و صدا و قدرت: تاریخ هنر فمینیستی و مارکسیستی» و کرِیگ اُوِنز در مقاله‌ی «فمینیست‌ها و پست‌مدرنیسم‌».

پیامدهای جنبش آزادی زنان (جنبش فمینیسم) برای تاریخ هنر و در گستره‌ی هنر امروز سزاوار پاسخ‌های دور و درازی است. در حالی که جهش ناگهانی جنبش فمینیسم ویژگی‌های آزادی‌بخش داشته، اما فشار و نیروی آن بیشتر عاطفی، فردی، روانشناختی و ذهنی بوده است. با این همه، مانند هر انقلابی، جنبش فمینیسم نیز سرانجام باید به آن‌جا رسد که با بنیادهای عقلی و فکری و ایده‌ئولوژیک رشته‌های گوناگون روشنفکری یا دانشوری مانند تاریخ، فلسفه، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و رشته‌های دیگر را دریابد و با آن درگیر شود؛ به همان شیوه‌ای که جهان‌بینی نهادهای اجتماعی کنونی را به پرسش می‌گیرد.

باید این را در نظر داشت که دیدگاه مرد سفیدپوست غربی که در رشته‌ی تاریخ هنر به طور ناخودآگاه همچون دیدگاه تاریخ‌شناسیِ هنری پذیرفته شده است، شاید ـ و بی‌گمان ـ ثابت شده است که نه تنها در زمینه‌های اخلاقی، یا از آن رو که نخبه‌گراست (elitist) بلکه در زمینه‌های عقلی و فکری نیز دچار کم و کاستی است. نقد هنر فمینیستی هم‌زمان با پرده برداشتن از ناکامی‌های تاریخ هنرِ دانشگاهی و آشکار نمودن گستره‌ی بزرگی از تاریخ، و به شمار آوردن سیستم‌های ارزشی به رسمیت شناخته نشده و خود حضور سوژه‌ای ناخوانده در بررسی‌های تاریخی، از برداشت خودبینانه و از ساده‌انگاری تاریخی خویش پرده برمی‌دارد.

در زمانی که همه‌ی رشته‌ها به سوی خودآگاهی پیش می‌روند. و درباره سرشت پیش‌انگاره‌هایِ خود آگاه‌تر می‌شوند. (آن‌چنان که در خود زبان‌ها و ساختارهای رشته‌های گوناگون دانشوری نشان داده می‌شود). چنین پذیرش ناسنجیده‌ای که «چه چیزی طبیعی است» از دید روشنفکری ممکن است مرگبار باشد. درست مانند میل (Mill) که چیرگی و فرمان‌روایی مردان را حلقه‌ای از زنجیرۀ دراز بیدادگری اجتماعی می‌دید. که اگر سامانۀ اجتماعی به راستی دادگرانه‌ای پدید می‌آمد از میان می‌رفت. ما نیز فرمان‌روایی ناگفته ذهنیت مرد سفیدپوست را همچون حلقه‌ای در زنجیره‌ای از کجرویِ عقلی می‌بینیم. که می‌بایست درست شود تا دیدگاه کامل‌تر و درست‌تری از وضعیت‌های تاریخی به دست آید. این عقل متعهد فمینیسم است که می‌تواند در درون مرزهای فرهنگی‌ـ‌ایده‌ئولوژیکی زمان و در حرفه‌ای‌گراییِ (professionalism) ویژه‌ی آن رخنه کند تا پیش‌داوری‌ها و کم و کاستی‌ها را آشکار سازد. آن هم نه تنها در پرداختن به پرسش‌های زنان، بلکه در خودِ روش گردآوری پرسش‌هایی بنیادین آن رشته در کل.

فرم و لیست دیدگاه

ارسال دیدگاه

۰ دیدگاه‌

هنوز دیدگاهی وجود ندارد.

    سبد خرید۰ محصول