حبیب فرشباف، نمایشگاه عکس، نقد هنری، نقد نمایشگاهی، عکاسی، گالری

نمایشگاه عکاسی حبیب فرشباف؛ تنیدنی قرابت‌وار در غرابت/ غلامرضا یزدانی

«تنیدنی قرابت‌وار در غرابت» نقد نمایشگاه عکاسی حبیب فرشباف به قلم غلامرضا یزدانی است. این مقاله به بهانه‌ی نمایش عکس‌های حبیب فرشباف با عنوان «از کرانه‌های اَرَس» در گالری دِنا در خرداد ۹۸ است.

عکس‌های حبیب فرشباف را چنانکه گفته‌اند شاید بتوان در زمره‌ی عکس‌های یادگاری دانست. اما به‌زعم من از کرانه‌های ارس تنها مجموعه‌ای از عکس‌های یادگاری نیست. هرچند این تصاویر بر پایه‌ی سنت عکس یادگاری ثبت شده باشند. اولین عاملی که خوانشی متفاوت را فرا‌ می‌خواند نوع ارائه‌ی آثار است.

 

بخشی از متن:

عکس‌ها از آرشیو و آلبوم و صندوقچه‌ی خاطرات ـ اگر در آنجا بوده باشندـ رهایی یافته و بر دیوار گالری نشسته‌اند. زمینه‌یی ارائه، آثار را تحت تأثیر قرار داده و معنایی جدید به آن‌ها بخشیده، فارغ از اینکه فرم درونی آثار حکایت از سنت آلبوم‌های رایج یا خاطره‌نگاری دارد. از همین روی این آثار در نگاهِ مخاطبِ مستقل از زمینه، می‌تواند نه یادگار یک دوره و اتفاق خاص، که آثاری به‌اصطلاح هنری باشند. گالری واسطه‌ی فضایِ نمایشِ عمومی‌ترِ از آلبوم و خانه‌ی شخصی شده است.
یادگاری و ابژه‌ی یادگار را می‌توان به اول شخص مفرد نسبت داد. اگر شیء‌ای، یادگاری از اول شخص نباشد چگونه معنای یادگاری به خود می‌گیرد؟

ابژه‌ی یادگاری نشانه‌ای است از یک رویداد خاص شخصی، همچون نقشی که بر درخت تراشیده می‌شود تا امضایی مفرد از حضوری خاص برای آینده‌ باشد. پس نیازِ یادگاری، تنها خاطره‌ی اول شخص و شیء یادگاری نیست. بلکه پیش از آن، ملزوم آن نیاز، حضور اول شخصی است برای تولید آن یادگاری. از این منظر تنها جنبه‌ی یادگاری عکس‌های حبیب فرشباف دالی است که می‌تواند استناد به حضور عکاس داشته باشد که روزی دراین مکان بوده و تنها یادگاری‌ای است برای خود عکاس و برخی از نزدیکان خاص که مخاطب اول شخص عکس‌ها می‌شوند. نه مخاطب عام گالری. چه ابژه‌ی یادگاری تصویر و رویداد آن باشد چه عکس به مثابه شیء‌ای ملموس…

سبد خرید ۰ محصول