اندیشه‌هایی پیرامون هنر، نقد هنری و انقلاب/ م. ا. به‌آذین در ویژه‌نامه از متن هنر 2 فصلنامه حرفه: هنرمند شماره‌ی 79 / تابستان 1400

اندیشه‌هایی پیرامون هنر، نقد هنری و انقلاب/ م.ا. به‌آذین

هنر، به هر شیوه و شکل و بیانی که عرضه شود، تصویر گوشه‌ای است از واقعیت گسترده و پویای هستی که هنرمند، در زمینۀ جهان‌بینی و اندوختۀ کلی ذهن خود و در پیوند با آزمونهای زندگی و عواطف حال یا گذشتۀ خود، به دست می‌دهد. اما واقعیت هستی، گذشته از آنچه در پیرامون هنرمند است، جهان درونی او را نیز که پرتوی از محیط بیرون است در بر می‌‌گیرد. ازین‌رو، هنر هم می‌تواند تصویر واقعیت باشد و هم تصویر تصویر واقعیت.

هنر، با آن‌که همیشه انعکاسی است از واقعیت بیرونی یا درونی، در هیچ حال به تمامی بر آن منطبق نیست. ذهن هنرمند، ناآگاهانه و بسا نیز از روی آگاهی و اراده، در واقعیت تصرف می‌کند. به این اعتبار، هنر بازآفرینی واقعیت است در کارگاه ذهن هنرمند.

اثر هنری – مجموعۀ به هم پیوسته و هماهنگ موضوع و شیوه و شکل و بیان – مانند خود هنرمند پدیده‌ای است تاریخی، در چارچوب زمان و مکان، و ناچار مهر این هر دو بر پیشانی دارد. با زمان کهنه می‌شود و در مکان غریب می‌افتد، منسوخ می‌گردد. با این همه، تا جایی که ظرف بیان که در هر هنری جداگانه است – خو گرفته و نزدیک و آشنا بماند و موضوع هم دربر گیرنده و عام باشد، اثر هنری به تعبیرهای تازه در زمان و مکان تن می‌دهد. دگرگونه، – در گستره‌ای بیرون از خواست و انتظار هنرمند و گاه در تناقض با دریافت خود او، – درک می‌شود، اما باقی می‌ماند، زندگی تازه می‌یابد. ازین دست‌اند شاهکارهای هنر که گویی از دستبرد روزگار در امان‌اند.

در هنر – حتی انتزاعی‌ترین هنرها – همه چیز رو به آدمی دارد، همه چیز به آدمی برمی‌گردد. و آدمی در هنر، پیش از همه، خود هنرمند است که چهرۀ کلی و نمونه‌وار می‌گیرد. موضوع یا بهانۀ ابداع هرچه باشد، هنرمند در اثری که پدید می‌آورد از خود سخن می‌گوید، خود را پیش چشم بیننده می‌گذارد. به دیگر سخن، هنرمند نمی‌تواند در اثری که می‌آفریند حضور نداشته باشد. هر دو به هم بسته‌اند، با هم وحدتی آلی دارند، چندان که شناخت یکی جز با شناخت دیگری کامل نیست.

هر اثر هنری تبیین دیگری است از جهان، با منطق خاص هنر، که پیش از هر چیز نمونه‌سازی و تمثیل است و دعوت گفته یا ناگفته به مقایسه و نتیجه‌گیری. و این منطق تمثیل و تجسم نمونه‌ها می‌تواند سخت القاکننده و مجاب کننده باشد: دریافت بی‌واسطه. پیامی که شنیده و پذیرفته می‌شود. و اهمیت بس بزرگ هنر در همین است که، اگر هم به صراحت باز نگوید، همواره پیامی دربر دارد، چیزی می‌آموزد، به چیزی برمی‌انگیزد.

 

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول