چه چیزی در تصاویر ویرانهها و صحنههای جنگ وجود دارد که بر ما اثر میکند و در حال جذبه و درد به آن جلب میشویم؟ چنین صحنههایی همچون تجربهی تماشای برخی لحظات رعبآور طبیعت مثل سیلها و آتشفشانها و یخبندانها و آتشسوزیها، لحظههای رویارویی با قدرتی کوبندهاند و حسی از رعب و تعالی ایجاد میکنند. هنگامی که به واسطهی عکس یا نقاشی یا فیلم، چنین تجربهای را از بیرون و از دور تماشا میکنیم در اولین واکنش از خود میپرسیم «اینجا کجاست، چه بر سر این زندگی آمده و سپس چه خواهد شد؟» تصویر ساکن عکس و نقاشی پاسخی به ما نمیدهد و فیلم و نمایش و موسیقی بهیاری زمان آهسته آهسته ما را به سوی جواب میبرند. بنابراین بیننده به ویژه در برابر عکس و نقاشی فرصت مییابد چیزی را که نمیبیند یعنی چیستی و چرایی و ارزیابی فاجعه را در آنچه که میبینید یعنی «ویرانه» تخیل کند. به این ترتیب واقعیتی سهمگین، از طریق تخیل انسان، زیباشناسانه و به معنایی دیگر شورانگیز و رهاییبخش میشود. بسیاری از آثار هنری موفق آخرالزمانی که تجربه حضور و شهادت بر لحظات پایانی جهان را در برابر ما زنده میکنند ما را همزمان به اوج حسی برمیکشند و به قعر اندیشه فرومیبرند. در آذر ماه گذشته مریم طباطبایی تصاویری از...
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.