ورود عکاسی به ایران در دوران قاجار
شاید بتوان گفت عکاسی از همان آغاز ورودش به جهان، میان تاریخ و تعطیلات تاب خورده است. دیری نگذشت که دوربین، اسباببازی و سرگرمی شد و بخشی از اوقات فراغت شهروندان را در آخر هفته پر کرد و لذت دیداری، جزئی جدا نشدنی از اوقات فراغت همین شهروندان شد و این ماجرا به همین سان، در پهنا و ژرفای زیست این دو سده دامن گسترانده است. جان آرنولد سه دلیل برای مطالعهی تاریخ برمیشمارد که تصادفاً نخستین آن لذتبردن است. او البته مطالعهی تاریخ را مکانی برای تفکر هم میخواند، مکانی که مستلزم کندن از حال و دیدار گذشته است و پرسوجویی از دنیایی دیگر و گفتوگویی از اینجا و اینگاه، با آنجا و آنگاه. به دیدهی او تاریخ با عرضهی چشماندازی از دنیایی دیگر، امکان تغییر را نیز فراهم میکند و به تبع آن ابزار مخالفت به ما میدهد. آن انگیزهی لذتجویی، دست کم در ساحت مطالعه، تاریخ را در مرز تعطیلات جا میدهد و اتفاقا انگار دوربین عکاسی از همین مسیر وارد تاریخ جدید ایران میشود.
ورود عکاسی به ایران در زمان محمد شاه قاجار را یکی از مظاهر آغاز نوخواهی ایرانیان میدانند و عکاسان این دوره را ثبتکنندهی نخستین پرترههای عکاسی در ایران میشناسند. عکسهایی که بیشتر نمایانگر شاه و اطرافیانش بودند. نوع چینش افراد در این عکسها به گونهای است که میتوان از آنها یک الگوی زیباشناسی مشترک استخراج کرد. آیا این الگو تحت تأثیر نقاشیهای دورهی قاجار است؟ حال نسبت این چیدمان در عکسها و تاریخ نقاشی ایرانی چیست؟ آیا این تقارن و ترکیب خاص میتواند متأثر از نگارگری ایرانی باشد یا عکاسان تنها افراد را با نظم در کنار هم قرار دادهاند؟
در شمارهی ۱۳ به طور ویژه به عکاسی دوران قاجار پرداختهایم و توجه به این هنر را در مقالات شمارههای دیگر نیز ادامه دادهایم. در مقالات اشارهشده مروری بر تاریخچهی هنر عکاسی ـ از زمان ورودش به ایران و به صورت مشخص در یکصد سال اخیرـ داشتهایم و سپس به طور خاص عکاسی دورهی قاجار را بررسی کردهایم.
در مقالهای با نام «سالشمار عکاسی ایران در دورهی قاجار» به ترتیب سال مروری بر عکاسی قاجار به طور دقیق داشتهایم.
مصورسازی سفرنامهها در عکاسی قاجار
ناصرالدين شاه قاجار ( ۱۳۱۳-۱۲۴۷ق) پادشاهی اهل مسافرت بود تا آنجا که به او لقب «شهریار جادهها» دادهاند. وی خاطرات سفرهای خود را در قالب سفرنامههای متعددی نگاشته است یا به فرمان او، دیگران، روزنامههای آن سفرها را به رشته تحریر درآوردهاند. رجوع به این یادداشتها میتواند اوضاع و احوال فرهنگی و اجتماعی آن روزگار را در ذهن خواننده تداعی کند. حال فرض کنید این دستمایههای نوشتاری، مصور نیز باشند و عکاسی به فرمان شاه، توانسته باشد از رخدادهای سفر، وقایع، اشخاص و مکانهای گوناگون عکسهایی بگیرد. در این صورت خواندن سفرنامه و همزمان دیدن عکسها میتواند علاوه بر انتقال اطلاعات، باعث لذت بصری نیز باشد. ناصرالدین شاه در سفر به عتبات عالیات که در سال ۱۲۸۷ ق. صورت پذیرفت آقارضا عکاسباشی (۱۳۵۹-۱۳۰۷ قمری) را نیز به همراه داشت و آقارضا وظیفه مصورسازی وقایع سفر را برعهده گرفته بود. در این سفر آقارضا بخشی از دیدنیترین عکسهای دوران حرفهای کار خویش را میگیرد.
محمد ستاری در مقالهی «مصورسازی سفرنامهها»، ضمن روایتی کوتاه از علاقهی ناصرالدین شاه به ثبت و ضبط خاطرات سفرهایش، به توصیف جزئیاتی خواندنی از همراهی آقارضا عکاسباشی با ناصرالدین شاه در سفر به عتبات عالیات و عکسهای بجا مانده از این سفر میپردازد.
آرشیو کاخ گلستان از عکسهای قاجاری
کتاب «گنج پیدا»، مجموعه عکسهای آلبوم خانه موزه گلستان است که در سال ۱۳۷۷ به کوشش بهمن جلالی در «دفتر پژوهشهای فرهنگی» منتشر شد. مهران مهاجر در یادداشت «پرسهزدن در بازیگوشیهای قاجاری»، ما را در پرسهزنی خود در فضای عکسهای این کتاب، با خود همراه میکند.
بخشی از این یادداشت:
«عکاس را نمیشناسم، نامش هم نیامده است و تاریخی هم در زیرنویس ذکر نشده؛ اما محتملا عکس به صدوشش-هفت سال پیش برمیگردد. دوربین باید در فاصلهی ده دوازده متری شاه ایستاده باشد. شاه جلوی پردهی پسزمینهای نشسته که تنها یک سوم عرض نگاتیو را پوشانده است. در کنارهی سمت چپ عکس هم آغا محمد خواجه همراه فرد دیگری، دوربین را میپایند. کنار این دو هم فردی نیمهمحو و نیمهتنه _نگاتیو بخشی از تن او را بریده و عدسی نیز او را ثابت ثبت نکرده است_ آن سوی صحنهای را میبیند که من نمیبینم. باغچهای هم در پیشزمینه است که با حصار فلزیاش میان من نگرنده یا اوي عکاس از یکسو، و شاه و ملتزمانش از سویی دیگر مرز میکشد.»
تورج حمیدیان در مقالهی جامع خود درباره عکاسی ایران با نام «بعد از قاجاریه» میکوشد تا با تحلیل زمینهمند نمونههایی از عکسهای مربوط به دوران ناصرالدین شاه قاجار، تا پایان دوران پهلوی دوم، اندیشهی تجددخواهانه در میان ایرانیان را منطبق بر سیر گاهشمارانهی مقاطع مهم در این بازهی تاریخی، در این عکسها ردیابی و دنبال کند.
عکس یادگاری و مستندنگاری در عکاسی دوران قاجار
مقالهی «عکاسی یادگاری و مستندنگاری قاجاری» به قلم امیرشهاب رضویان، به بررسی ویژگیهای عکسهای یادگاری دوره قاجار میپردازد. مقاله تلاش کرده نقشِ عکاس را در چیدمان، انتخاب نور و سایر ویژگیهای این عکسها توضیح دهد. چرا عکاسان قاجار معمولاً عکسهایی با زمان نوردهی پائین میگیرند و نشانی از سایهروشنهای شدید در این عکسها نیست. در عکسهای یادگاری دوره قاجار افراد با ترتیبی که عکاس مقرر کرده است در عکس قرار میگیرند و اغلب فرد مهمتر در وسط عکس دیده میشود.
امیرشهاب رضویان در این مقاله با ذکر نمونههای بسیار متنوع از عکسهای دوره قاجار ویژگیهایی چون پسزمینه، نور و جایگاه افراد را تحلیل میکند. در این بررسی استثناهایی از عکاسی مستند در میان الگوهای یکسان نیز تحلیل میشوند. سنت عکسهای یادگاری همچنان در فرهنگ ایرانی وجود دارد. با بررسی عکسهای این مقاله این سوال پیش میآید که آیا این سنت به عکسهای روزمره امروزمان نیز راه یافته است یا این مسیر با پایان حکومت قاجار رو به زوال رفته است.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.