«نگاه و نقاشی» از جمله کتابهایی است که در نقطۀ پیوند میان تاریخ هنر و دیگر حوزههای علوم انسانی نوشته شدهاند و هر کدام سهمی از آن تحول فکری در بازنگری هنر دارند که موجب برجستهشدن نظریه در مباحث هنری نیمۀ دوم سدۀ بیستم بودهاند. چنین تحولی از طریق پیوند تاریخ هنر با حوزههایی از دانش حاصل شد که پیش از آن در غنابخشیدن به رشتههای دیگری از علوم انسانی نقش داشتهاند؛ از جمله نشانهشناسی. برایسون به عنوان یکی از چهرههای شاخص خوانش نشانهشناختی از تاریخ هنر، نمایندۀ بخشی از آن جریان فکری نیمۀ دوم سدۀ بیستم است که تحت عنوان تاریخ هنر جدید شناخته میشود. در کار او و مشخصاً در «نگاه و نقاشی» تکیه به نشانهشناسی به صورت رویکردی ماتریالیستی معرفی میشود که معطوف به تلاش برای بازاندیشی در تاریخ نقاشی از طریق فهم نقاشی به منزلۀ نشانۀ مادی است، و به منزلۀ کرداری دلالتگر که هم در خلق نقاشی و هم در دیدنِ آن تحقق پیدا میکند. نقاشی در اینجا به عنوان موجودیتی نشانهای و دلالتگر فهمیده میشود که حاصل کار و فعالیت انسانی در یک عرصۀ اجتماعی بالفعل است و نمیتوان آن را به اطلاعات یا به موضوع ادراک فروکاست؛ معنای نقاشی در مقام نشانه در خلال کار و عمل ساخته میشود.
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.