نیوشا توکلیان در نمایشگاه جدیدش که پیشتر در ایتالیا برگزار شده بود، بار دیگر نشان داد که بین عکاسیِ مستند و عکاسیِ هنری مرزی قائل نیست.
او تقریبا یکی از معدود عکاسان مطبوعاتی ایران در دههی هفتاد و هشتاد بود که بر خلاف رسمِ رایج دهههایِ پیشِ عکاسی ایران، که عکاسان مطبوعاتی (روزنامهای) و عکاسان هنری (نمایشگاهی) در تقابل آشکار باهم بودند و در کم اهمیت شمردن یکدیگر در رقابت، بین این دو بیانِ عکاسی پل زد و با بیانهای معاصر عکاسی جهان همسو شد.
در نمایشگاه جدیدش او این معاصریت در عکاسیِ مستندِ هنریِ امروز را با بازنمایی زندگیِ شخصیِ خود در بافتارِ اجتماعی ایران قوام بخشیده است؛ بیانی که نگاه لنزش به سوی خود است و نه دیگری. از سوی دیگر استفاده از تصاویر آرشیوی و خانوادگی در کنار زیباییشناسی نازیبای عکسهای سردستی با خطاهای عکاسانهی غیرعامدانه و گاه تعمدی که ویژگی عکاسی هنری امروز است (واکنش عکاسانهی هنرمندان به زیباییشناسی فرمالیستیِ بهسامانِ عکاسی مدرنیستی در راستای مقتضیات زیست زمانه) به کارش رنگ و بویی دو چندان معاصر داده است.
در نمایش توکلیان، نسلِ ناکامِ دههیِ هفتاد که از پس حوادث هفتادوهشت امیدش را به اصلاحات از دست داد، در شمایل دخترِ جوانِ گل به دستی (در میتینگ انتخاباتی خاتمی) نمود مییابد که در تلاطم دوران، همچون رد تاثیرات تاریکخانهای و غیر تاریکخانهای بر نگاتیو و عکسش، مخدوش و مخدوشتر میشود.
فرم و لیست دیدگاه
۲ دیدگاه
ضمن تشکر از دیدگاه ارزنده شما، درمورد پینوشت ۲ با خانم توکلیان صحبت کردم و این شعر مدنظر ایشان نبود.
ممنون که به بررسی آثار خانم توکلیان در این نمایشگاه پرداختید. مشتاق بودم نظرات آقای بلوری رو درباره ایشون بدونم