از نخستین آثارش -که در آن‌ها با افـتخار گرایش جنسی‌اش را عیان می‌سازد- گرفته تا پرتره‌های دو نفره‌ی شسته‌رفته و استخرهای ریزموج‌دار لس‌آنجلس، نمایشگـاه مرور آثار هاکنی، این یاغی عینکِ جـغدی به چـشم، کارکشتگیِ آمیخته به خونسردی او را به شکلی گویا نمایان می‌کند. سوزناک، لطیف، قبیح، شهوت‌انگیز، خلاقانه، آزاردهنده: لذات زیادی در مرور آثار هاکنی در «تیت» وجـود دارد. الـبته کـه ناامیدی‌هـا و رنجیدگی‌هایی نیز این لذات را همراهی می‌کنند. اولین اثر، در نمایشگاهی که چون پُلی شصت سال فعالیت هنری هاکنی را به هم متصل می‌کند، در میان نمایشی عظیم از طراحی‌های او تقریباً مدفون شده است: خودنگاره‌ای کوچک، ساده و تیزهوشانه از نوآموز هفده‌ساله‌ی مدرسه‌یِ هنرِ برادفُرد؛ نوجوانی با چشمانی در عینک جغدی که با کـراواتش بازی می‌کـند. چـهره‌اش به کـسی می‌ماند که گناهی انجام داده و خود را به مظلومیت زده باشد. سپس در ۱۹۶۰، فارغ‌‌التحصیلِ کالج سلطنتی هنر و تازه از خدمت نظام برگشته، پسری را طراحی کرده که روی ژاکت خود نوشته‌ی «کویین» را دارد، و حالا او را می‌شناسید. کـار بعدی، مرد جوانی است که نوشته‌ی کلاه لبه‌دارش «احمق! دمار از روزگارت درمی‌آرم» مانند فحشی فریاد شده، روی سرش معلق است.


پیشنهاد تماشا: مستند «دیوید هاکنی»: مروری بر نمایشگاه اخیر دیوید هاکنی در تیت
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.