شهریور ماه ۱۴۰۳، گالری اُ میزبان نقاشیهای رسول اکبرلو بود؛ نزدیک به ۴۰ کار نسبتاً کوچک با تکنیک رنگروغن که شامل صحنههای متنوع میشد. حضور نقاش در زمانها و مکانهای گوناگون و مواجه با ابعاد مختلف زندگی؛ دلخوشیها، مسئولیتها و حتی دردسرهای یک انسان بیتکلف را در اجتماعی که مجال پرداختن به چیزهای بزرگ را از ما گرفته است، به خوبی نشان میداد. گویی ابزار و وسایل نقاش، همیشه و هر جا همراه اوست؛ نه نیازی به پیدا کردن یک وضعیت شاخص برای یافتن کشفی نو، نه باکی از بر هم خوردن تمرکزش در جمع و فضایی ناشناخته. تمام اینها قابلیتهای نقاشیست که تکثر صحنههای متفاوت و نوعی عامهپسندی را (بدون تزئینی) در آثارش میتوان دید؛ نقاشی که هدفش رسیدن به فضایی آشنا و شبیه به تجربههایی عمومی است تا شکافتن فرهنگِ تصویری و رسیدن به بیانی فردی. نقاش در تجربهای شخصی مفهوم «زیبایی» را به چالش نمیکشد، بلکه آن را به کار میبندد؛ طوریکه خطری عادات بصری جمع را تهدید نکند و همه چیز در خدمت موضوع و قابل پیشبینی برای مخاطبانی بیشتر باشد.
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.