کتابی نیمهکاره تنها یکی از یافتههای نمایشگاه پیشِرو، در موزهی ملّی آمستردام است که از بایگانی عکاس هلندی بهدست آمده است.
عکاس و فیلمساز هلندی، اِد فُن دِر اِلسکِن1، و همسرش، خِردا فُن در فِین2، سفر به نیمی از جهان را در سال 1959 آغاز کردند. آنها، با گذر از قارّهی افریقا و منطقهی آسیای جنوب شرقی، به هُنگ کُنگ، فیلیپین و ژاپن رسیدند. سپس خود را با کشتی از اقیانوس آرام به لسآنجلس رساندند و در آنجا اتومبیلی بزرگ، شیک، و با سقف بازشو به رنگ آبیِ آسمانی خریدند. آنگاه آنها با اتومبیل روانهی جنوب به مقصد مکزیک شدند. پس از آن به جنوب ایالات متحده بازگشتند و از پنسیلوانیا راهی نیویورک شدند و از آنجا نیز با کشتی به وطن بازگشتند.
فن در السکن فیلمهایش را هنگام سفر در تاریکخانههای موقّت ظاهر میکرد و عکسهایش را به گاهنامهها میفروخت. او فیلم مستندی برای شرکتی کشتیرانی ساخت و فیلمنامهای نیز برای فیلمی تلویزیونی نوشت و به اندازهی کافی خوراک (دادهها، ایدهها، و مستندات) برای پروژهی بعدیاش جمعآوری کرد. او بعدها نوشت: «با آنکه بهطور دقیق به اندازهی درآمدمان خرج میکردیم ولی بازهم با تنگدستی روبهرو شدیم. در عوض زندگی ـ زندگی شیرین ـ را در سراسر جهان تجربه کردیم. سپس صاحب کودک و کتاب شدیم.»
نام این کتاب زندگی شیرین3 بود. این بایگانیِ منحصربهفرد و متمایز دربرگیرندهی عکس و متن از سفری چهارده ماهه بود. طراحی، ویرایش و صفحهآراییِ کتاب را خودش انجام داد و برای آن جستاری نوشت. او از چندین کشور افریقایی بازدید کرد که آنها در آستانهی استقلال بودند و او به تشریح رویاروییاش با مردمی از فرهنگهای گوناگون پرداخت که تلفیقی از احساس گناه، شک و تردید، و همگی آرزوهای بزرگ و مترقی برای آیندهای بهتر داشتند.

از دیدگاه بصری، این کتاب تجلّی سرزندگی و شور و هیجان است و حتی نوعی خلوص و تازگیِ برآمده از لذّت کشف جهان بهدستِ فن در السکن را در خودش دارد که شاید سبکی قدیمی و دِمُده به نظر برسد. چراکه روزگار پیشِرو، دوران تصویرسازیِ هنجارین و همسو با میل بازارِ هنر است. هنگامیکه عکاس از کنار مردم گذر میکند، آنها بیامان در حال حرکتند؛ میدوند، خم و راست میشوند، گدایی میکنند، تنه میزنند، دعوا میکنند، میرقصند، میبوسند، برهنه و غرق در گفتوگو میشوند.
بازدیدکنندگان موزهی ملّی آمستردام (موزهی رایکس) قادر به ادراک این نشاط و سرزندگی در نمایشگاهی خواهند بود که به فن در السکن اختصاص داده شده و در ماه جاری افتتاح میشود. این نمایشگاه یکسال پس از آن برگزار میشود که موزهی ملّی آمستردام و همچنین موزهی عکس هلند4 در رُتردام بهطور مشترک بایگانی کامل این عکاس را به دست آورده و به موزه منتقل ساختند. پس از آنکه فن در السکن بهسببِ ابتلا به بیماری سرطان در سن شصتوپنج سالگی (سال 1990) درگذشت. بایگانی آثار هنریاش بهدست همسرش، آنِکه هیلهورست5، نگهداری میشد.
هانس روزِبوم6 موزهدارِ (کیوریتورِ) بخش عکاسی موزهی ملّی آمستردام میگوید: «در ابتدا همسرِ فن در السکن تنها با بخشی از مجموعهی کارهای او به سراغ ما آمد ولی همین بخش هم بسیار ارزشمند بود. در واقع، آخرین ماکتِ (نمونهی ابتدایی) باقیمانده یا «نسخه بدلِ»7 کتاب زندگی شیرین بود. همهی افراد این حوزه میدانستند که یکی از ماکتها هنوز نزد همسرش است. ماکتهای دیگر پیش از این به مجموعهای عمومی تحویل داده شده بود. هنگامیکه ما به ملاقات او رفتیم او موارد دیگری را هم به ما نشان داد و همانجا این فکر به ذهنمان خطور کرد که شاید ما میبایست همهی چیزهای ارزشمند موجود را در اختیار گرفته و به موزه انتقال دهیم».

روزِبوم میگوید که کارمایه و سرزندگی کتابِ زندگی شیرین همچنین از نحوهی چینش عکسها و ترتیب آنها در صفحهی کتاب سرچشمه میگیرد که بهدست فن در السکن انجام شده است. شش سال طول کشید تا او بتواند ناشری برای کتابش پیدا کند. هنگامیکه قرار شد کتاب در ژاپن چاپ شود، فن در السکن برای وارسی و نظارت بر روند چاپ به آنجا برگشت و به ناشر توصیه کرد تا از چه میزان جوهر مشکی برای چاپ استفاده کند. میزان جوهر پیشنهادی او بیشتر از جوهری بود که یک ناشر خواستار استفاده از آن است یا جرئت استفاده از آن را دارد. چون فن در السکن اندیشهها و ایدههای بسیار ویژه و مشخصی دربارهی چگونگی چاپ یک کتاب داشت.
با آنکه ممکن است نام فن در السکن چندان برای مخاطبان بیرون از هلند آشنا نباشد ولی او سرشناسترین عکاس هلندی پس از جنگ در داخل این کشور بهشمار میآید. اقبال جهانی نسبت به آثار او از زمان مرگش افزایش یافته و امروزه جایگاه او را همسطح با جایگاه دو عکاس بزرگ دیگرِ پس از جنگ به نامهای رابرت فرانک8 و ویلیام کلاین9 در نظر میگیرند. فن در السکن مانند این دو عکاس، ارزش اندکی برای قواعد و رسوم قائل بود از جمله قواعد و رسوم حرفهی خود.10
آثار هنری فن در السکن خودانگیخته، ذهنی، و از دیدگاه زیباشناختی بیپروا و آزاد و مقاوم در برابر بهرهبرداری سوداگرانه و تبلیغاتی مرسوم بود. با آنکه او عکسهایش را به گاهنامهها میفروخت ولی هدف اصلیاش در مقام یک هنرمند کسب درآمد نبود و بیشترِ آثار برجستهاش را برای کتابهایش نگاه داشت.
مردم مایهی جذبه و شیدایی او بودند و آثارش کمابیش تنها به عکاسی از مردم خلاصه میشد. او نیز بهسانِ فرانک و کلاین وارد حوزهی فیلم شد و همواره میان این دو فُرم هنری (فیلم و عکاسی) در حال رفتوآمد بود. او مدّتی به عنوان فیلمساز مستند، گاهی به عنوان کارگردان و گاهی هم به عنوان فیلمبردار فعالیت میکرد. او به کار خودش در این حوزه با ساخت فیلمِ بدرود11 در سال 1990 پایان بخشید که روایتی تأثیرگذار و غمانگیز از بیماری ناگوار و علاجناپذیرش بود که منجر به مرگش شد.


نخستین کتاب او عشق در کرانهی جنوبی رود سِن12 نام داشت و آن آمیزهای از عکس و متن (عکس ـ رمان)13 بود که در نوشگاهها و کافههای محلهی سَن ژرمن پاریس شکل گرفته بود. این کتاب برمبنای وقایع سالهایی بود که او در پاریسِ اوایل دههی 1950 سپری کرده بود و مورد علاقه و استناد هنرمندان جوان به عنوان اثری تأثیرگذار قرار گرفت. نن گلدین14 احساس خود را پس از نخستین رویارویی با این کتاب در سال 2017، اینگونه توصیف کرد: «احساسم همتای شور و شوقِ دیدارِ معشوقی یا یافتن برادری بود. او بهگونهای قادر بود که زندگی را به واقعیترین شکل ممکن ضبط کند. او همواره کاشف زیبایی و دلمشغول امور پیشپاافتادهی زندگی روزمره بود. او هرگز به یک بیگانه نمیمانست.»
خنیاگر، ترانهسرا، و شاعر نوظهور بیستساله، پتی اسمیت15، یک نسخه از کتاب فرسوده و مچالهی فن در السکن را از یک بساطی در شهر فیلادلفیا در سال 1967 خرید. او به ماهنامهی وَنِتی فِر16 گفت: «عکسهای اد فن در السکن، در دههی 1950، امرِ مستند را با هنر درآمیختهاند. من هنگام ورود به یک قلمرو و زندگی تازه همواره این تصاویر [جهانبینی این تصاویر] را با خود حمل میکردم.»


بایگانی او نزدیک به هشت هزار عکس چاپی دارد ولی بخش ارزشمند این بایگانی شاید سه هزار برگهی کنتاکتی (پزیتیوهای یک به یک که با نگاتیوها همخوان هستند) باشد که عکاس از آنها به عنوان ابزار کار و نمایه بهره برده است. روزبوم میگوید: «برآورد میشود که او نزدیک به صد هزار عکس گرفته است و آنها، روی برگههای کنتاکتی به چشم میخورند که بهکار میبرده. آنها دربرگیرندهی انواع و اقسام نشانهها و نشانهگذاریها و برچسبها هستند و بهراستی تماشای آنها تجربهای درخشان است. همچنین در بایگانی او طرحهای جلد کتابها، برخی ماکتها شامل ماکتِ کتاب زندگی شیرین، و انواع و اقسام پیشنمونهها و چاپهای گوناگون آثار به چشم میخورند.»
در نمایشگاه پیشِرو از این موارد برای تشریح شیوهی کاری او استفاده خواهد شد. روزبوم میگوید: «ما در نمایشگاه برخی صفحاتِ چاپی نسخهی صحافینشدهی کتاب زندگی شیرین را به نمایش خواهیم گذاشت. سپس در کنار این صفحات به ترتیب عکسهای چاپ شده بهدست عکاس در تاریکخانهاش، نسخههای برگههای کنتاکت، نسخههای نهایی شده برای چاپ و چاپهای کنونی و همچنین برای نمونه، برخی تصاویری که او آنها را وارونه (برگردان آینهای) و قاببندی مجدد (برش قاب یا کادره کردن عکس) کرده؛ قرار خواهیم داد تا بازدیدکنندگانِ نمایشگاه متوجه شوند که چه فرایندها و انتخابهایی پیش از چاپ محصول نهایی، انجام شده است. به سخن دیگر، یک چاپ تنها یک چاپ نیست؛ یک برداشت17 است و نه یک رونوشت.»
یافتن کتابی نیمهکاره یکی از شگفتیهای بزرگِ این بایگانی بود. روزبوم در این رابطه میگوید: «گمان نمیکنم کسی قبلاً این کتاب را دیده باشد. این کتاب ناقص رها شده و اطلاعات زیادی دربارهی آن نداریم ولی بیشک میدانیم که قرار بود به عنوان یک کتابِ عکس منتشر شود. یک طراحی جلد و همینطور یک حاشیهنویسی برای آن وجود دارد که نشانگر این است که میبایست دربرگیرندهی شصتوچهار صفحه باشد.»
نام این کتاب جشن18است و مجموعهای از عکسهایی که فن در السکن در کارناوالها، جشنوارهها، باشگاهها، تالارهای کنسرت، و برنامههای دولتی مانند سفر رسمی ملکهی بریتانیا و شاهزاده فیلیپ به شهر لاهه در سال 1958، گرفته است. کتاب، عکسهایِ شکار شده در آمستردام و پاریس را با هم ترکیب کرده و زمان وقوعِ بیشتر عکسها میان سالهای 1950 و 1961 است؛ یعنی بلافاصله پس از بازگشت از سفرهایش. روزبوم میگوید: «ما تنها میتوانیم حدس بزنیم که چرا این کتاب را نیمهکاره رها کرده است». شاید بهخاطر برنامهریزی برای سفر جهانیاش آن را متوقف کرده و پس از بازگشت از سفر، انتشار کتاب زندگی شیرین به اولویت او تبدیل شده است.

به هر رو، انگیزه و سببِ نیمهکاره ماندن این کتاب هر چه که میخواهد باشد، چندان مهم نیست. آنچه اهمیت دارد این است که این فرصت آرمانی را در اختیار دو موزه قرار داد تا خودشان را به مناسبت جمعآوری و اکتساب بایگانی ارزشمندِ فن در السکن معرفی کنند و آنها برآن شدند تا کتاب را به موقع برای آیین گشایش نمایشگاه منتشر کنند. این دو موزه همچنین تصمیم گرفتند که همهی عکسهایی که فن در السکن برای استفاده در کتاب جشن انتخاب کرده بود را در کتاب بگنجانند، هرچند شاید در قالب شصتوچهار صفحه جا نمیشدند.
این مجموعه همچنین شامل عکسهایی است که ویراستاران این کتاب، یعنی روزبوم و همکار موزهدارش، ماتی بوم19، با دوراندیشی اعتراف میکنند که ممکن است «مشکلساز»20 شوند و نمایش آنها در نمایشگاه، امروزه به منزلهی مصداق نژادپرستی یا رفتار جنسیتزده تلقی خواهد شد، از سوی برخی افرادی که به جشن و مهمانی میروند. برای نمونه، در یک عکس، عکاس مرد در حال عکس گرفتن از یک مدل نیمه برهنه در پاریس در سال 1953 است یا مردی که یک لباسِ (لباس محلی و سنتی) زنانهی افریقایی ـ سورینامی برتن کرده و در جشنوارهی محلهی یوردانِ آمستردام در سال 1955 شرکت کرده است. موزهداران میگویند که وظیفهی موزه برپایی بستری مناسب برای عرضهی اشیا و رخدادهای تاریخی است و همچنین وظیفهی موزه ایجاد شرایط گفتوگو و تبادل نظر است؛ نه دوری و خودداری کردن از آن.
روزبوم میگوید: «نمایشگاه پیشِ رو بهراستی گام نخست است. بسیاری از پرسشها کماکان بیپاسخ باقی ماندهاند ولی در سالهای آتی که قادر به مقایسهی همهی منابع خود در مجموعههای عمومیمان شویم، پاسخ این پرسشها مشخص خواهند شد. شما میباید تحقیق و جستوجوی خود را بهدرستی انجام دهید تا اینکه ببینید که قادر به حل چه تعداد معما و مسئله خواهید بود و به چند پرسش میتوانید پاسخ دهید. این خود یک معمای بزرگ است.»
متنی که خواندید ترجمهی گزارشی است از این منبع: www.ft.com. عکسها و توضیحات هر یک از آنها در متنِ پایین نیز از سایت گاردین گرفته و ترجمه شده تا تصویر بهتری از مجموعه آثار این عکاس را در اختیار خواننده قرار دهد.
دنیای شوریدهی اد فن در السکن به روایت تصویر
او بهمیانجی عکسهای بیپیرایه، سرراست، و تماشاییاش از زندگی روزمره در مقام یکی از عکاسان تأثیرگذار عکاسی خیابانی سدهی بیستم میلادی شناخته میشود. بایگانی کنونی عکسهای اِد فُن دِر اِلسْکِن بهدست موزهی ملّی آمستردام (موزهی رایکس) و موزهی عکس هلند جمعآوری شده است. بایگانی پیشِ رو تصاویری دیده نشده از کتابی منتشر نشده به نامِ جشن را هم دربر میگیرد و از اینرو، این بایگانی مایهی بینش و دانایی دربارهی رویکردِ عکاس میشود.
نمایشگاه دنیای شوریده در موزهی ملّی آمستردام تا تاریخ دهم ژانویهی سال 2021 در حال برگزاری است./ مت فیدلر


















پینوشت:
1. (1990-1925) Ed van der Elsken؛ عکاس و فیلمساز هلندی.
2. (۲۰۰۶-۱۹۳۴) Gerda van der Veen؛
3. Sweet Life
4. Nederlands Fotomuseum
5. Anneke Hilhorst
6. Hans Rooseboom
7. dummy
8. (1924-2019) Robert Frank؛ عکاس سوییسی الاصل است که تصاویر سیاه و سفید تلخ و انتقادیاش از امریکای پس از جنگ در قالب کتاب امریکاییها (The Americans) تبدیل به یکی از شمایلهای ماندگار تاریخ عکاسی در نیمهی سدهی بیستم شد. او چهرهی ارزشمند و تأثیرگذاری در ژانر عکاسی مستند اجتماعی بهشمار میآید. ـ م.
9. (-1928) William Klein؛ هنرمند امریکایی ـ فرانسوی که در زمینههای نقاشی، عکس خبری، مُد شهرت دارد و در عین حال، به عنوان فیلمساز نیز چند فیلم ساخته است. ـ م.
10. آنها تمایل به شکستن قواعد مرسوم عکاسی خبری و فتوژورنالیسم را داشتند و با دوربینهای کوچک در نور طبیعی برای تهیهی تصاویر دانهدار، خارج از فوکوس، ولی از دیدگاه بیانی قدرتمند، کار میکردند. آنها قیود و سختگیریهای متداول دربارهی قاببندی و ترکیببندی را میشکستند. موضوعات آنها ریشه در هرج و مرج بصری زندگی شهری داشت. ـ م.
11. (Bye (1990
12. Love on the Left Bank؛ تمرکز کتاب بر زیست فرهنگی کرانهی جنوبی رود سِن در پاریسِ دههی 1950 است. این کتاب بهمیانجی شیوهی آزاد (آزاد از قواعد و رسوم)، تجربی، و سردستی (بهسانِ زیباشناسی اسنپشات) و تصاویر دانهدار همراه با کنتراست بالا مرزهای عکاسی مستند را بسط و گسترش داد و مورد تحسین قرار گرفت. ـ م.
13. photo-novel
14. (-Nan Goldin (1953؛ عکاس امریکایی.
15. (-Patricia Lee Smith (1948؛ موسیقیدان و شاعر امریکایی.
16. Vanity Fair
17. impression
18. (Feest (party
19. Mattie Boom
20. problematic
منابع:
سایت فایننشنال تایمز
Ed van der Elsken at the Rijksmuseum: an exhibition full of surprise
سایت گاردین