بسیاری از ما ایرانیان، فیلم خوشساخت کمالالمک، ساختۀ علی حاتمی را دیدهایم. در بخشی از این فیلم که اختصاص به زندگی میرزامحمدخان غفاری کمالالملک نقاش پرآوازۀ عصر قاجار دارد، به موضوع سرقت از تخت تاریخی طاووس پرداخته شده است. در فیلم میبینیم که یکی از اشخاصی مورد ظنّ واقع شده، کمالالملک است. بدون آنکه قصد قضاوت یا بررسی صحّت و سقم موضوعات مطروحه در این بخش از فیلم را داشته باشیم، میخواهیم به حدود ۱۳۰ سال قبل برگردیم و شرح این واقعه را به قلم ناصرالدینشاه قاجار بخوانیم.
ناصرالدینشاه در روزنامۀ خاطرات خود، ذیل وقایع دوشنبه ۱۳ ربیعالثانی سال ۱۳۰۹ ق. چنین نوشته است:
… صبح رفتم حمّام، آمدم بيرون. امروز بايد چهارساعت به غروب مانده وزيرمختار انگليس حضور بيايد. تقيخانِ پيشخدمت را نارنجستان ديدم. عرض کرد، ديشب طلاهاي تخت بزرگ را در تالارِ آينه بردهاند. بسيار بسيار اوقاتم تلخ شد. رفتم ديدم قدری از جواهرات و طلای آن را بردهاند. يقين است کار سرايدار و قراول است. امينالملک، آقادايی، نايبالسّلطنه، امينالسّلطنه و غيره را گفتم تحقيق بکنند. انشاءالله به زودي پيدا میشود و در همين صفحه خواهم نوشت.
وی در ادامه از تلاش برای حل این معما و احساس خجالت و کجخلقی خود از بروز این واقعه میگوید:
همينطورها تا عصر؛ نايبالسّلطنه، امينالملک، امينالسّلطنه میآمدند میرفتند. اين سرايدار را میآوردند، آن سرباز را میگرفتند. يکی توی شهر بود میآوردند. سربازی که دم موزه میخوابد رفته بود شاهزادهعبدالعظيم، گمان همه بيشتر به او میرفت که يقين او برده است؛ او را آوردند تحقيقات میکردند، چيزی معلوم نمیشد. اوقات ما هم خيلی خيلی تلخ بود. از خجالت مردم و کجخلقی، سوار کالسکه بودم، امّا دور باغ نمیگشتم، از خيابانهای کوچک با کمالِ کجخلقی راه میرفتم.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.