در روزهای اخیر «دانشگاه هنر تهران» فضای پرتنشی را تجربه کرد که آن را به مرکز توجهات کشاند. ماجرا از جایی شروع شد که دانشجویان در اعتراض به اجبار پوشیدن مقنعه برای دانشجویان دختر تحصن کردند؛ و سپس اخباری از تهدید و درگیری منتشر شد و چند دانشجو توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند. در ادامه برخی از دانشجویان بیانیه‌ای در این‌باره منتشر کردند. این اتفاقات واکنش‌هایی را در پی داشت پیرامون مقاومت دانشجویان، محکوم‌کردن سیاست فرهنگی حکومت و نگرانی از تشدید رویکرد امنیتی به دانشگاه؛ اما هیچ‌کدام مساله‌زاتر و انتقادی‌تر از موضوع «نهادهای موازی آموزش» نبود. حرفه: هنرمند در مطلبی که پایین‌تر خواهید خواند این مسأله را پیش کشید و در وصف یکی از چشم‌اندازهای ممکن نوشت: «کم‌شدن اهمیت آموزش دولتی و مدرکی هنر و در عوض فعال کردن نهادهای آموزشی موازی. و تلاش برای ساختن فضایی حرفه‌ای، آزاد و انسانی؛ با این امید که هزاران نفر مدرس باسواد و توانمند در بیرون دانشگاه عاشق آموزش دادن به نسل بعد هستند و هزاران دانشجو که مشتاق یادگیری‌اند. تنها مانع رسیدن این دو‌ گروه به هم «دانشگاه جمهوری اسلامی» است. پس نهاد یا شبکه‌ای بسازیم بیرون جمهوری اسلامی تا این دو‌گروه را به هم برساند.» این متن با انتقاداتی روبرو شد. مسلم خضری و جواد مدرسی نقدی به آن نوشتند و علیرضا رضایی‌اقدم پاسخی به متن جواد مدرسی داد. همچنین حسام سلامت نیز درباره‌ی ایده‌ی «دگردانشگاه‌ها» یادداشتی نوشت. تمام این متن‌ها در پایین می‌توانید بخوانید.

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.