معرفی مقاله:
از آنجایی که این شماره از مجلهی حرفه: هنرمند به هنر دوران مشروطه و پس از آن اختصاص دارد، این جستار به گفتهی نویسندگانش تلاشی است برای دعوت کردن خوانندگان به گفتگویی در باب مضمون آگاهی ملی از فرهنگ ایرانی در این گذرگاه تاریخی. نویسندگان میکوشند در این جستار به پرسشهایی نظیر اینکه کدام اندیشه و آرمان در جریانهای اجتماعی و سیاسی که منجر به مشروطه شد، نقش عمده داشتند. و چطور میتوان ردپا و نشانی از آنها در فرهنگ و هنر یافت، پاسخ دهند.
آنها برای طرح این سؤالات و تلاش در جهت پاسخ به آنها، به مرور اجمالی برخی تحولات تاریخی از آغاز ورود اسلام به ایران تا دورهٰی پیش از مشروطه، و به ویژه دورهی قاجار میپردازند. و میکوشند تا قرائن و شواهدی دال بر نفوذ مسلط سنتهای فرهنگی، ادبی و هنری ایرانی پیش از اسلام در میراث دورهی اسلامی این سرزمین را شرح دهند. به گمان آنها، فرهنگ ایرانی و زبان فارسی، علیرغم تاخت و تازها و هجوم مکرر اعراب، ترکان و مغولان به ایران، بنیانهای اساسیِ حیات فرهنگیِ دورهی اسلامی ایران بودهاند. آنان میکوشند از خلال این سیر تاریخی دریچهای نو برای خواننده در بررسی هنر مشروطه و بعد از آن بگشایند.
.
بخشی از مقاله:
اما خسرو پرویز پاسخ داد: «آیا این سخن را نشنیدهاید: آن دستی را ببوس که نمیتوانی آن را قطع کنی.»
باری روزگار آن خسروان نیز به سر آمد. اما این اندرز شاید گزینش ایرانیان در مواجهه با قدرت را تا چهارده سدهی دیگر روایت میکند. یورش عرب بر آن فرهنگ کهن و سامان گرفته، در بستر سالیان بسیار، که ویژگیهای برجسته، مشخص و منسجم داشت، ضربهای کاری بود؛ و همچنین آغازی شد برای تلاشی دردناک با هدف پر کردن این مغاک ژرف که مدتهای مدید، هستی ایرانی را در چنبره داشت. تلاش و جستجویی آن چنان عمیق و مصرّ. -که اگر بتوان این فرض را پذیرفت- ایرانیان ناخودآگاه و با وجود ضربههای پیدرپی در هر شرایطی به آن ادامه دادند و تنها آن زمان به خود آمدند که کار از دست شده و دنیایی دیگر پیش رو بود. آنگاه برخی از آنان سرخورده و آزرده خاطر از این بیحاصلی با انکار تمامی آن چه گذشته بود. آینده را طلب کردند.
حکام جدید از شیوهی ادارهی سرزمینهای بزرگ و کلان شهرها ناآگاه بوده و بیدانشی در فن محاسبهی درآمد حکومت از این قلمروها، آنان را از اخذ دیوانسالاری ایرانی ناگزیر میساخت. دبیران ایرانی، که در این فن به سنتی موروثی خبره بودند، عهدهدار این وظیفه شدند و دانش ریاضیات اسلامی، که توسط ایرانی تبارانی چون خوارزمی متحول شد، پایه در شگردهای محاسباتی آنان دارد.
آنگاه در کنار چنین خدماتی، ادبیات، علوم و دانشها، معماری و موسیقی را نیز برای جهان جدید معنا کردند و سکهای اسلامی شاهد این فرض است که با وجود ضرب شدن در زمانهای جدید تنها بر گرداگرد سر ساسانی تاجدار روی آن شعاری از دین تو حک شده. امویان شکل اولیهی خلافت را به سلطنت تغییر داده و با در اختیار گرفتن ثروت جهان اسلام برای ساخت اقامت گاههای پرتجمل از هنرمندان ایرانی استفاده کردند. قسمت اعظم دیوار قصر «المشتی» اموی پوشیده از نقشهای گیاهی و حیوانی است. …