تیم ایتل مرد لاغر اندامی است با موهای خیلی کوتاه که شهرهای بزرگ را دوست دارد و همه جا دوربینش را همراه خود می برد. از چرخ دستی یک کارتن خواب در لس آنجلس که تمام داروندارش را در آن جمع کرده، تا بچه ای در سالن یکی از موزه های اسپانیا که به وضوح حوصله اش سر رفته است می تواند موضوع عکاسی او باشد . او معتقد است: «باید تصاویر آنی تهیه کنید، چون وقتی از کسی می خواهید تا حالت خاصی به خود بگیرد، خیلی با وقتی که حس می کند کسی نگاهش نمی کند تفاوت خواهد کرد.» سوژه های او در نهایت از میان همین عکس ها انتخاب می شوند، آنها را با ذغال روی بوم می کشد و سپس به وسیله رنگ کارش را پیش می برد و آثاری به وجود می آورد که اغلب مبهم، گزنده و به نوعی اگزیستانسیالیستیاند.
فیگورها ظاهری معاصر دارند و گویی بی اطلاع از فضای بعضاً پوچ اطرافشان و بی اعتنا به بیننده در پی کار خویشند و اغلب در حالت های بداهه و تصادفی تصویر شده اند؛ مشغول صحبت با تلفن هستند؛ دست ها را درجیب فرو کرده و پرسه می زنند و یا حتی مشغول عکاسی اند. این فیگورها شبیه افرادی هستند که ما می شناسیم، رئیس مان، همکارمان و یا حتی دوست صمیمی مان. ایتل با طعنه میگوید: «بیننده ها تقریباً مطمئن هستند که این تصویر دوستشان پُل است، در حالی که این او نیست. هرچند به نوعی هم می توان گفت که هست. چون به نظرم بعضی پُزهای مشخص، محصولات فرهنگی هستند و هر زمانه ای اداها و ژست های خودش را دارد. من سعی دارم تصویری بیافرینم که جوهره این حس کلی را بنمایاند.»
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.