معرفی مقاله:
مقاله «جهان به مثابهی متعلق ادراک» به قلم رولان بارت و با ترجمه صالح نجفی است. این مقاله به زوایایِ پنهانِ ژانر طبیعت بیجان از دیدگاهی فلسفی نظر میکند. بارت ابتدا با معرفی نقاشِ کمتر شناختهشدهی هلندی، پیتر یانس ساندرام، به تفسیر نقاشیهای او میپردازد، آثاری که بیشتر فضای معمارانهی کلیساها را ترسیم میکردند. از منظر بارت ساندرام به دلیل کمرنگ کردنِ نقش مذهب و توجه به نقش انسان به نوعی زیباشناسی مدرن دست یافتهاست.
رولان بارت مدعی است که حتی در نقاشیهای غیر از طبیعت بیجان نیز همواره اشیاء نقشی سازنده دارند. او با مثالهای متعدد نشان میدهد که چگونه سوژههای انسان در نقاشیها جایگاه خود را از طریق اشیاء ثبت میکنند. مقاله با نگاه فلسفی به نقاشیهای طبیعت بیجان هلند، به اشیاء همچون سوژههای مدرَک نگاه میکند؛ اشیایی که فضای حضور انسانها را میسازند. سوال مقاله این است: وقتی شیئی در نقاشی میآید، جوهر شیء چه اهمیتی دارد؟
به عنوان نمونه فرم گلهای موجود در طبیعت بیجان اهمیت دارد. یا گلها مثالهایی نمادین از عدم پایداری هستند. شیء در نقاشی طبیعت بیجان چگونه از حالت ذاتی خود جدا شده و به جزئی تبدیل میشود که فقط یک شیء نیست؟ رولان بارت یک قیاسِ تاریخ هنری طرح میکند. او تلاش میکند به این قبیل سوالات پاسخ دهد. قیاس میان نمایش اشیاء و انسانها در نقاشیها. او با طرح مفهوم «نومن» به مخاطب کمک میکند تا قواعد موجود در بازنمایی افراد و اشیاء را بهتر درک کند.
.
برای مطالعهی مطالب دیگر پیرامون ژانر طبیعت بیجان