جنبش نوپای نقاشی/ ویژه‌نامه 79 در ویژه‌نامه از متن هنر 2 فصلنامه حرفه: هنرمند شماره‌ی 79 / تابستان 1400

جنبش نوپای نقاشی/ احمدرضا دالوند

بخشی از متن:

از دوران صفویه تا قاجاریه، ایران دچار تشتت، جدال و پراکندگی بود. در همان زمان دگرگونی‌های بنیادینی را آغاز کرده بود و چشم‌اندازهای نوینی را در اعتلای فرهنگ،  و اقتصاد و صنعت در برابر خود می‌گسترانید.

ایستایی جوامع مشرق زمین – و همچنین ایران – در سه قرن گذشته، معلول عوامل بسیاری بود. از جمله می‌توان گفت دوران گذار از نوعی فئودالیسم به نوعی سرمایه‌داری این جوامع بسیار کند بود. چنین روندی معلول مداخلۀ مستبدانۀ حکومت‌های محلی سیاست‌های سوداگرانۀ امپریالیسم نوظهور اروپایی بود که برای سلطه بر بازرهای کشورهای شرقی مانع صنعتی شدن آن مناطق شد. در نتیجه، پیشرفت صنعت و به تبع آن  ؟؟؟؟؟ اقتصادی و تکامل اجتماعی این جوامع به شدت کند شد و یا در مواردی مختلف گردید.

در این میان ژاپن با پیدایش دوران «میجی» – حکومت روشن، ۱۸۶۷ تا ۱۹۱۲ گام‌های درخشانی به سوی رشد اجتماعی، فرهنگی و به‌ویژه صنعتی کردن جامعه برداشت. در ایران نیز همزمان، امیرکبیر درصدد جبران عقب‌ماندگی کشور بود. اما در همان گام نخستین از حرکت باز ماند.

زمانی که انقلاب صنعتی دگرگونی‌های ژرفی در روابط تولیدی و اقتصادی اروپا ایجاد کرده و ظرفیت‌های ابداع و نوآوری را هر دم افزایش می‌داد و درست در شرایطی که ظهور تکنیک‌های نو، دنیای مغرب زمین مرزهای تازه‌ای از ابعاد انسان و جهان را گشوده می‌کرد، در ایران جدال خونینی برای کسب قدرت بین طوایف قاجاریه، زندیه و افشار جریان داشت.

لغو حقوق و امتیازات اشراف و فئودال‌ها، تدوین اعلامیه حقوق بشر، تولید انبوه، ایجاد شهرهای بزرگ و شکل‌گیری طبقۀ متوسط شهرنشین، از جمله دستاوردهای نوینی بودند که پس از انقلاب صنعتی انگلیس و انقلاب کبیر فرانسه پدیدار شدند. برای هنر نیز مخاطبان تازه‌ای از راه رسیدند. پس از انقلاب بورژوازی اروپا، مخاطبان و حامیان تاریخی هنر و ادبیات، نه اشراف و دربار و کلیسا و… که طبقۀ متوسط نوظهوری بود که خلق و خو و روان‌شناسی‌اش در زندگی صنعتی و تولید انبوه و سرعت روزافزون زندگی نوین شهری، شکل می‌گرفت. در چنین شرایطی قواعد و قوالب متحجر هنر آکادمیک نمی‌توانست پاسخگوی نیازهای نو باشد.

هنرمند که از حصار سنن پوسیده رها شده بود، در بستر هر دم متغیر و رو به رشدی که شرایط اجتماعی پیش روی او نهاده بود به نفی سنت هنری پانصد ساله پرداخت. نفی سنت برای هنرمند اروپایی به معنای سنت‌آفرینی مستمر و نظام دادن به سنت‌شکنی و سنت‌آفرینی بود.

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول