دهه‌ی ۷۰ و کشمکش دو نظام ارزشی / محسن گودرزی، بهناز خسروی

بخشی از متن:

وقتی از یک دهه ســخن می‌گوییم فرضمان این اســت که عناصر مشــترکی از قبیل ساختار اقتصادی یا نظام‌های ارزشی در یک دوره دیده می‌شوند و بســته به اینکه چه عناصری مبنای تحلیل باشند، می‌توان نام یا مفهومی را به یک دوره اطلاق کرد. با همین منطق است کـه یک دهه را از دهه‌های دیگر جدا می‌کنیم؛ چرا که برای هر کدام مختصات و مشخصه‌های خاصی قائل‌ایم که با دیگری فرق می‌کنند. گاهی چنین تصور می‌شود که دنیای یک دهه از دیگری به‌کلی متمایز است و به بیانی دیگر، گسســتی قاطع بین آن‌ها وجود دارد. با کنارگذاشتن مفهوم گسست، می‌توان نگاه دیگری هم به دوره‌بندی داشت؛ به این صورت که هر دهه (یا هر واحد زمانی دیگر) را آمیزه‌ای از پدیده‌ها و امور به‌جامانده از دوره‌های پیشین با پدیده‌ها و امور جدید دانست. پدیده‌های قدیمی یک‌باره جای خود را به پدیده‌های جدید نمی‌دهند و پدیده‌های جدید نیز خلق‌الساعه به ظهور نمی‌رسند بلکه هم تفاوتها (یا گسستها) دیده می‌شوند و هم اشتراکات (یا تداوم‌ها). …

برچسب‌ها:

۱ دیدگاه

  1. saharmoqanaki1987

    در دل‌های جوان، زمزمه‌های غرب نجوا می‌کنند،
    آرزوهای نو، در سینه‌ها جوانه می‌زنند.
    سنت‌ها در میانه‌ی این کشمکش،
    چونان نقاشی‌های کهنه، به دیوار خاطره‌ها می‌پیوندند.

    جوانی، در پی هویتی نو،
    به دور از سایه‌های گذشته، پرواز می‌کند.
    حکومت‌ها، ناظرانی سرگردان،
    در مقابل امواج نوین، کم‌رنگ و ناتوان.

    فرهنگ، در جریان است،
    می‌آمیزد و می‌سازد، بی‌اعتنا به مرزها.
    هویت، در این رقص تغییر،
    به دنبال معنایی تازه، در عصری نو

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول