بخشی از متن:
نگاه به عکس های مایکل کنا، آدمی را به شگفت وامیدارد که چگونه او جهان طبیعی آشنا را از چنان هارمونی عمیقی آکنده میسازد، که بیننده به تعمق خوانده میشود. عکاسی او هنری متوازن است، نه از آن رو که تثبیت شده یا اثراتی معتدل بر جا میگذارد. بلکه از آن جهت که با کیفیاتی مقابل میشود که در یک اجرای با دقت کنترلشده گرد هم میآیند. ردهی خاصی از مناظر اواخر قرن بیستم، موضوع اولیهی آثار اوست؛ نوعی پدیدارشناسی زمین. زمینی که از منظرگاه سرشتی فردی به آن نگاه میشود. با چشمی نه چندان سرسپرده به سنت بزرگ موضعنگارانه (توپو گرافیکال) چشمانداز انگلیسی، بلکه در نسبت با فصل مشترک خاصی میان زمین بایر و قلمرو مدرن و فرهیخته، جایی که طبیعت در همزیستی با مکانی با افراد و اشیا است. نگاه كنا بالفطره از شخصیت او سرچشمه میگیرد، و بیانی بصری از این شخصیت تصویر میکند.
موقعیت نسبی آثار مایکل کنا در پرتو مفهوم نو بودن یا معاصر بودگی، اهمیت دارد. بسیاری از آثار عکاسانهی امروزی محمل نوعی پرخاشگری و سنتشکنی هستند تا به این ترتیب تازه جلوه کنند، چیزی که بیشتر بدیلی برای خلاقیت به نظر میرسد تا خود تازگی. از این جهت، استفادهی پیوستهی كنا از عکاسی سیاه و سفید، چاپهای کوچک، و نحوهی نمایش تنالیتهای خاکستری، که آثار پیکتوریالیستهای گذشته را به خاطر میآورد، قابل توجه است.
کنا موضوعات خود را به دقت تحلیل میکند، با همان دقتی که موقعیت خود را با دوربین میسنجد. او دربارهی نور و جو تأمل میکند، که چه تأثیری بر شکلها، خطوط محیطی، و ژرفانمایی به جا میگذارند. چنین مینماید که با طبیعت بیجانی سروکار دارد، با تعمقی پیرامون اشیا، نه چنان که هستند، چنان که بودهاند و باید باشند. او به سوی مکانهایی کشیده میشود که پیشتر رویدادهایی در آنها رخ دادهاند. او به سوی تاریخ رانده میشود؛ نه به مثابهی حضور معاصر خود، بلکه همچون موضوعی که کنش گذشتهی آدمی را در مداخله در نظم طبیعی اشیا آشکار میسازد. این شاید مهمترین میراث بالیدن او در ناحیهی صنعتی شمال بریتانیا است که گذشتهی پرافتخاری را پشت سر گذاشته بود. این حس تاریخی شاید دلیل دیگری بر آن باشد که کنا هرگز چندان علاقهای برای عکاسی از مناظر آمریکا نداشته است؛ غرب آمریکا به عنوان چشمانداز، بیش از اندازه برای او ناب به حساب میآید. به رغم بیش از یک دهه زندگی در اینجا، او همچنان در جستجوی دنیای کهن در دل آمریکاست. یک هنرمند عکاس فرهیخته در حال و هوای عکاسانی که بسیار آنها را تحسین میکند، یعنی ژوزف سودک و اوژن آتژه. …