مقدمه

دهه‌ی ۷۰ از سال ۶۸ شروع شد، یعنی زمانی که آیت‌الله خمینی فوت کرد؛ هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور شد و جناح راست حاکمیت، جناح چپ حکومتی را از دولت و مجلس بیرون انداخت. دیوار برلین فروریخت و سال ۷۰ اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید. با این اتفاقات بنیان‌های اسلام ایدئولوژیکِ نجات‌بخش به خطر افتاد. بنیان‌هایی که اجزای آن ترکیبی بود از ارزش‌های عدالت‌خواهانه، غرب‌ستیزانه و ضدسرمایه‌داریِ چپِ مارکسیستی، به علاوه‌ی آرمان‌های نهضت‌های ضداستعماری و استقلال‌طلبانه که با چسب فقاهت کاریزمامحور شــیعی به هم چسبیده بود. جنگ هشت‌ساله توانست فرهنگ و واژگان و باورهــای انقلابی را امتداد دهد. با پایان جنگ و آغاز دهه‌ی ۷۰ دیگر این دستگاه آرمان‌سازی ایدئولوژیک کارکرد خود را از دست داد و بخشی از حاکمیت، به‌ویژه با توجه به آنچه بر ســر شــوروی و اقمارش آمده بود، نگران جایگزینی دستگاه ارزشی بود که دیگر نمی‌توانست زیرساخت استقرار خود را بر آن اســتوار کند. از اینجا بود که جناح محافظه‌کار از پروژه‌ی «تهاجم فرهنگی» به‌عنوان حربه‌ای برای سرکوب روشنفکران و حمله به تکنوکرات‌های اطراف هاشمی رفسنجانی بهره برد. از نگاه بخشِ تندروی راست، این‌ها ستون پنجم دشمن، عامل پیاده‌سازی سیاست‌های جهان‌گستر لیبرالی و خصم ارزش‌های انقلابی غرب‌ستیزانه بودند.

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول