وارونگی متوهم / آریاسپ دادبه

معرفی مقاله:

به گمان دادبه، یکی از عوارض دانش شرق‌شناسی ایجاد مفاهیم و اصطلاحاتی است که ذیل یا متأثر از نگاه شرق‌شناسانه‌ی غربیان تولید شد. به‌کارگیری آن‌ها توسط غربیان و خود ما منجر به ایجاد نوعی سوءتعبیر از مختصات تاریخی و فرهنگیِ ما شد که دادبه آن را «وارونگی متوهم» می‌خواند. دادبه از یک سو ناآگاهی و غفلت ما نسبت به ابعاد مختلفی از هویت، تاریخ و مختصات فرهنگی‌مان مستقل از هویت غربی و گسست از اندیشه و آگاهیِ قدمایی‌مان، و موقعیت منفعل‌مان در شناخت خود و واگذار کردن امتیاز این شناخت به غربیان ذیل دانش‌هایی نظیر شرق‌شناسی، ایران‌شناسی، باستان‌شناسی و غیره از سوی دیگر را موجب شکل‌گیری آگاهیِ کاذبی می‌داند که در علوم انسانی و حتی جریان‌های روشنفکری معاصر ایران جاری است.

«تکوین نطفه‌ی بعضی مبانی ناهنجار شرق‌شناسی و سایه‌ی سنگین آن بر آگاهیِ امروز موجد وضع اصطلاحات و تقسیم‌بندی‌ها و قضاوت‌های نادرستی گردید که راه شناخت فرهنگ و تاریخ جهان ایرانی را مسدود ساخت و در نتیجه، تاریخ اندیشه‌ی خود را ذیل تاریخ مغربی معنا کرده‌ایم».

نگارنده در این نوشتار، در ادامه‌ی مباحثی که در مقاله‌های «سوءتفاهم»، «توهم» در شماره‌ی ۳۱ مجله طرح کرد. برخی از مصادیق این آگاهی کاذب یا موقعیت وارونگی متوهم ما نسبت به هویت خویش را برمی‌شمارد و توضیح می‌دهد. توضیح آغاز و تأسیس حکومت در ایران با شرح مهاجرت آریاییان، تقسیم‌بندی تاریخ ایران به پیش از اسلام و بعد از اسلام، قرار دادن ایران در جمع امپراطوری خلافت عربی و اسلامی، کاربرد اصطلاحاتی نظیر «هنر اسلامی»، «معماری اسلامی» و «فلسفه‌ی اسلامی»، کاربرد نابجای اصطلاح «سنت» در برابر «Tradition» لاتینی، و ایجاد علومی همچون مطالعات فولکلور و گرایش‌های مختلف اتنولوژی از جمله موسیقی‌شناسی قومی همگی به گمان دادبه از جمله این مصادیق هستند که در این جستار مورد بحث قرار می‌گیرد.

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

محصولات مرتبط

سبد خرید ۰ محصول