ما چگونه میبینیم مقدمه چاپ اول و دوم کتاب صنعت عکاسی موسیو پاپاریان دواساز

ما چگونه میبینیم؛ مقدمه چاپ اول و دوم کتاب صنعت عکاسی / موسیو پاپاریان دواساز

بخشی از متن:

مقصود بنده در این کتابچه درس فیزیک گفتن نیست، ولی چون در عالم ترقیات هیچ علم و صنعتی نیست که، از آثار و علایم طبیعت نگرفته باشند، همچنین مخترعین صنعت عکاسی مسیو نیپس (Nièpce) و مسیو داگر (Daguerre) نیز از آثار و علایم چشم کشف نموده‌اند، این بود که توضیحات علمی ذیل را لازم و واجب دانستم.

مثلاً چشم را فرض به یک قوطی گِرد کوچک نمایید که جلو او یک سوراخ کوچکی داشته باشد، که در آنجا هم حدقۀ چشم واقع شده باشد. معلوم است در میان تاریکی چشم ما قوّۀ باصره ندارد؛ برای دیدن شعاع ضیاء لازم است. شعاع ضیاء بر هر جسمی که تابید از سر و پای آن جسم دو شعاع به روی حدقۀ چشم ما که می‌رساند با هم تصادف می‌کنند و یک زاویه تشکیل می‌دهند و از آنجا اشعۀ مذکوره دوام پیدا می‌کنند و توی کُرۀ چشم، مقابل و به اندازۀ زاویۀ اولی یک زاویۀ وارونه دیگر تشکیل می‌دهند که پای این زاویۀ آخری به پُشت کرۀ چشم می‌رسد و در آنجا عکس اشیاء سرازیر منعکس می‌گردد؛ و چون در آنجا اعصاب رؤیت منتشر شده، به واسطۀ آنها ما می‌بینیم.

اما چرا اشیاء را سرازیر نمی‌بینیم؟ این مسئله در علم فیزیک یک مطلب مهمّی شده که تاکنون حلّ نشده است، اگرچه در این خصوص بعضی توضیحات ذکر شده، ولی هیچ‌کدام را هنوز قبول نکرده‌اند.

مسیو نیپس و مسیو داگر نیز عیناً از روی این آثار و علایم چشم، صنعت عکاسی را کشف نموده‌اند، مثلاً ماشین عکاسی که در صنعت عکاسی استعمال می‌شود در آنجا هم، این آثار و علایم طبیعی حاصل می‌شود. مثلاً فرض بکنید ماشین عکاسی را مثل یک چشم (به تفاوت گِردی چشم و مربّع بودن ماشین عکاسی)؛ جلو او یک سوراخ کوچکی هست، که به عوض حدقۀ چشم، عدس بلوری را به توسط لولۀ دوربین به وی وصل می‌کنند و در وسط دوربین، مانند دریچه اسبابی هست که او را دیافراگم می‌نامند؛ آن هم مثل پلک چشم در کار است، مثل اینکه هرگاه یک چیز پُر نوری را مشاهده می‌کنیم، فی‌‎الفور با یک حرکت طبیعی پلکهای چشم را جمع می‌کنیم که تا آن ضیاء شدیده چشمهای ما را ضایع نکند، همین‌طور این دیافراگم [را] هم هرگاه روشنایی کم و زیاد بشود جمع و یا باز می‌کنند که شیشه‌های عکاسی از شدت روشنایی نسوزد و عکس خوب برداشته شود.

شعاع ضیاء از روی اشیاء، منعکس می‌شود و می‌آید و می‌رسد به روی عدس بلوری دوربین و مثل حدقۀ چشم یک زاویه تشکیل می‌دهد، و بعد این اشعه با همدیگر تصادف می‌کنند و یکدیگر را منقطع نموده مقابل آن یک زاویۀ معکوس دیگر تشکیل می‌دهند که پای زاویۀ آخری به پشت ماشین عکاسی می‌رسد و روی شیشۀ تار، عکس اشیاء سرازیر منعکس می‌گردد و بعد به توسط شاسی روی پلاک [= شیشه] برداشته می‌شود.

در ابتدا که صنعت عکاسی اختراع شد، خیلی چیز ساده‌ای بود، یعنی به تکمیلی امروزه نبود، واقعاً می‌شود گفت که هیچ علمی و یا صنعتی دیده نشده است که در این مدت قلیل یعنی هفتاد و هفت سال به این اندازه به حد کمال رسیده باشد.

در اوایل، اشخاصی که مشغول این صنعت می‌شدند با هزار زحمت موفق می‌شدند، ولی حالا بواسطۀ ترقیّات فوق‌العاده، عکاسی بسیار آسان شده است، مخصوصاً با این کتابی که در دفعۀ دوّم مفصلاً چاپ نمودم، دارای همه نوع اختراعات و نسخه‌های تازه است و غیر از این، چون این دفعه نقشه‌های ماشین و اسباب عکاسی هم دارا می‌باشد، به این جهت برای یاد گرفتن اینقدر آسان شده که هرکس مشغول شده به واسطۀ این کتاب در یک مدت قلیل مثل یک عکاس قابل کار می‌کند. …

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول