گفتار سیزدهم: پیشنهادی برای شناخت دورانهای هنر و فرهنگ ایران
بخشی از متن:
معمول آن است که در کار روی مواد تاریخی ابتدا فهرست مشخصی از ادوار مورد بحث ارائه شود. با این حال، در این درسگفتارها ضرورت توضیح بعضی اصطلاحات و مفاهیم پایهای و گشودن مداخلی که مبنای مباحث طرحشده هستند، این کار را به تأخیر انداخت؛ تا آنجا که ارائهی پیشنهاد برای دورهبندی هنر و فرهنگ ایران به این مقاله موکول شد. تاکنون در چند درسگفتار به سراغ مؤلفههای اساسی مثل سرشت حماسی، یا نمودهایی ماننــد باغ و بعضی موتیفهای جزئیتر رفتهایم. طرح این موضوعات برای جلب توجه خوانندگان به اشــتراک مبانی فرهنگ ایرانی در طول بُردار زمان و همچنین پیوستگی عرضی جلوهها و محصولات متکثر آن بود؛ این مباحث همه بر خصیصهی «تداوم» فرهنگی تأکید داشتند.
شما میتوانید فایل ویدیویی این درسگفتار را از لینکهای زیر مشاهده کنید.
حال در اینجا، به ســراغ «گسست»ها میرویم، و توجه خود را به آنچه در طول زمان متحول شده است، معطوف میکنیم. این نقاط عطف، گاه در سطح تحولات دورانساز و دستوپنجه نرمکردن فرهنگ با یک نص تازه بوده و گاه تغییراتی به شکل واریزشدن معنی قدیم در قالبی نو یا بهعکس تداوم قالبها و نوکردن معناهایی که بر آن حمل شده است، بودهاند.
قدم اول در هر نوع تاریخنویسی، از جمله تاریخ هنر، توجه به مواد مورد مطالعه از جهت «تفاوت» آن با فرهنگهای دیگر است، و طرح این پرسش که فصل ممیزهی موضوع مورد مطالعهی ما در کجاست؟
کوشش در جهت انطباق الگوهای قوامیافته در یک بستر فرهنگی دیگر بر روی مواد تاریخی فرهنگی متفاوت و یا تلاش در جهت نادیده گرفتن تفاوتها و ارائهی یک الگوی کلی برای نوع بشر و توضیح پدیدارها در ذیل یک نظم تاریخی واحد، همچنان پایی در آگاهی پیشامدرن دارد.
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.