
بخشی از متن:
آقای اسحاقپور، ما بیشتر شما را در ایران به عنوان محقق و مؤلف میشناسیم، دیدن کتاب مجموعۀ عکس شما که اخیراً در فرانسه منتشر گردیده، برای ما تازگی و جای تعجب داشت. پس شاید بهتر باشد که در ابتدا بفرمائید، عکاسی را از چه زمانی شروع کردید؟
اسحاقپور: من قبل از اینکه به نوشتن روی بیاورم، در سنین جوانی از فیلمبرداری فعالیتم را شروع کردم. یعنی زمانی که در سن هجده سالگی برای تحصیل فیلمبرداری در سینما به فرانسه آمدم. تصویر همیشه مسئلۀ ذهنی من بوده و در زمینۀ مکتوب هم مقالات زیادی در خصوص سینما و نقاشی نوشتهام.
عکسهای این کتاب مربوط به چه دورهای از فعالیت شماست؟
اسحاقپور: این صد و یک عکس چاپ شده در کتاب، انتخاب شده از میان ده هزار عکسی است که طی چهار ماه عکاسی کردهام. همه را با یک دوربین قدیمی Nikon مدل F دهۀ ۱۹۶۰ و با فیلم اسلاید گرفتهام.
این اولین کتابی است که در زمینۀ عکاسی منتشر کردهاید؟
اسحاقپور: بله. در حقیقت من در طول این سی سال به طور متمرکز روی کتاب «اورسن ولز» کار میکردم. وقتی که انتشار این کتاب تمام شد، فرصت پیدا کردم تا دوباره به علاقمندیهای اولّم –که یکی از آنها عکاسی است– باز گردم.
دلیل اصلی انتخاب موضوع عکسهای این کتاب که صرفاً آسمان و دریا است، چیست؟ آیا موضوعات دیگری را هم برای عکاسی در نظر گرفتهاید؟
دلیلش خیلی ساده است. چون من اکثراً برای نوشتن و تحقیق، به مناطق ساحلی آرام و خلوت میرفتم، در نتیجه انتخاب موضوع واحد دریا و آسمان به محیط پیرامونی من برمیگردد. ضمن اینکه دریا و فضاهای آرام و خالیِ پیرامون آن برای رسیدن به دنیای تصویری مورد نظرم بسیار حیاتی بود. دنیایی که شاید به قول قدیمیها بتوان از آن به اقلیم هشتم و ناکجاآباد تعبیر کرد. تعمّد هم داشتهام که در فضای داخل عکسها نشانهای از حضور انسان نباشد.