
معرفی مقاله:
باربد گلشیری به عنوان یکی از هنرمندان مطرح معاصر ایران شناخته میشود که نگاه انتقادیاش با از آنخودسازی در هنر آمیخته شدهاست. فوأد ترشیزی در مقاله «علیه کلانروایتهای هنر» به تحلیل برخی از آثار این هنرمند میپردازد. مقاله ابتدا به بررسی ساختار قدرت و نظام سوژگی در اینستالیشن «غیر» گلشیری میپردازد. گلشیری در این اثر به دنبال متزلزل کردن سیاستهای هویتمحوری است که در هنر معاصر ایران از سوی بسیاری از هنرمندان به کار میرود.
اثر دیگری که در این نوشتار تحلیل میشود، ویدئویی با عنوان «بداههی خاورمیانه» است. آثار این هنرمند ارجاعات متعددی به ادبیات، سیاست، تاریخ و فلسفه دارد. مقاله با توضیح آثار مبتنی بر ساخت سنگ قبر فعالیتِ سالهای اخیر گلشیری را تحلیل میکند. پرفورمنس «کورا؛ فراز و فرود اپلستیسیزم» اثر دیگر این هنرمند است. اثری که با ارجاعات متعدد به تاریخ هنر، در پی نقد کالایی شدن هنر به سبک و سیاق خودش است. باربد گلشیری در هنر معاصر ایران با گریز از حاشیه در پی تثبیت زبانی متعلق به خود است که در این مقاله بخشی از آن تبیین شده است.
بخشی از متن:
بیتردید، باربد گلشیری یکی از پُربارترین کارنامهها را در میان هنرمندان نسلی دارد که در نخستین سالهای دههی ۱۳۸۰ در صحنهی هنر معاصر ایران مطرح شدند. تجربههای هنریِ گلشیری طیفی گسترده را از رسانههای هنر، همچون عکاسی، ویدئو، پرفورمنس و اینستالیشن در برمیگیرد. درحالیکه آثارش پیوسته اعتبارِ میان چنین تقسیمبندیهایی را بهپرسشگرفته. با تخطّی از مرزهای میان این رسانهها، ناتوانیِ آنها را در تحویلِ وعدههای بازنمایانهشان افشاء میکند. محدودیتهای موجود در انتشار این مقاله و نیز وسعت آثار گلشیری، مطالعهای جامع دربارهی همهی آثار او را ناممکن میسازد. بههمینسبب، من در آثار او تنها به پیگیری استراتژیهایی قناعت میکنم که در برابر سازههای گفتمانیِ روایتهای مسلط تاریخ هنر مقاومت میکنند. …