بخشی از متن:
نمایشگاه هنرهای زیبای معاصر ایران که از طرف انجمن روابط فرهنگی ایران با اتحادِ جماهیر شوروی تشکیل شده اهمیت فرهنگی بسزائی را دارا میباشد.
نمایشگاه مزبور نه تنها توده مردم و جامعه را با صنایع ظریفه کشور ما آشنا میسازد، بلکه موجباتی فراهم میآورد که نیروهای مبتکر و مبدع متحد گشته و نقاشان را قادر میسازد که آثار منتسب بجریانات متفاوت را که از حیث کمال نیز در مدارج مختلف هستند با هم قیاس نموده آنها را بنظر انتقاد نگریسته مزیات و نواقص خود و دیگران را درک نمایند و خلاصه در یک محیط همکاری دوستانه بتعلیم و تعلم بپردازند.
بدینطریق انجمن بوسیله تشکیل این نمایشگاه خدمت بزرگی بجامعه و نقاشان ما کرده است.
متأسفانه باید گفت که جامعه ما و حتی روشنفکرترین طبقات آن نیز کماهو حقه با وضع هنرهای زیبای معاصر ما آشنا نبوده و بسیاری نیز بکلی از این مرحله پرت بودند.
اکثر اینان صادقانه تصور میکردند که هنرهای زیبای ایران از حدود مینیاتور کلاسیک و نازککاریهای هنرهای فرعی دیگر تجاوز نکرده و در همان نقطه متوقف گشته است. هر بینندهای پس از دیدن آثاری که در این نمایشگاه بمعرض تماشا گذاشته شده حس خواهد کرد که قسمت نقاشی آن از حیث کمیت و کیفیت مقام مهمی را حایز است و برایالعین مشاهده خواهد نمود که تا چه اندازه نظر بالا مخالف حقیقت و واقعیت است و فقط بر اثر عدم آشنائی با آثار نقاشان معاصر و بخصوص جوانان این نظر مخالف پیدا شده است.
استعدادهای جدید و جستجوی طرق جدید که اغلب با کامیابی قرین گشته مخصوصاً در قسمت نقاشی کاملا نمایان است.
نقاشیهایی را که در نمایشگاه بمعرض تماشا گذاشته شده بچند جریان میتوان تقسیم کرد: اولا نقاشانیکه پابند سنن قدیمه بوده و کم و بیش مشی مینیاتور کلاسیک ایرانی را تعقیب میکنند. اصطلاح «کم و بیش» در اینجا اهمیت خاصی دارد:
باین معنی که اگر اکثر مینیاتورسازان تکنیک مینیاتور کلاسیک را قبول کرده و در عین حال بقوانین و قواعد آن کاملا وفادار ماندهاند، گروه دیگری نیز وجود دارد که شاید بااستعدادتر از دیگران باشد و با حفظ تکنیک مزبور بقوانین و قواعد نامبرده پشتپازده موضوعهائیرا که بر سنن دیرین بناشده ترک گفته و در مینیاتورسازی خود ایدهها و موضوعهای جدیدی وارد کردهاند. از این رهگذر بخصوص مینیاتورهای حسین بهزاد قابل توجه میباشد. تصویرهای وی با وجود اینکه از حیث موضوع مبتنی بر سنن دیرینه است داری روح رنگآمیزی بوده و تأثر نوینی در بیننده ایجاد میکند.
بکار بردن تکنیک مینیاتور در صورتنگاری نیز جالب توجه است. در این رشته دو نقاش مینیاتوریست جوان مطیع و کریمی مهارت فوقالعادهای پیدا کردهاند.
ولی کریمی در قسمت مینیاتورهائیکه در موضوعهای کلاسیک نگاشته کمتر نیروی ابداع و ابتکار نشانداده و بیشتر اسیر قواعد و قوانین کلاسیک بوده است.
طاهرزاده بهزاد و بانو شقاقی در مینیاتورهای سبک دیرین بکمال فنی رسیدهاند.
رویهمرفته مینیاتورهائیکه در نمایشگاه نشانداده شده تأثیر نکوئی در بیننده میکند و محسوس میگردد که ترقیاتیکه این سبک کلاسیک هنر ایرانی در طی قرون عدیده کرده باقی مانده و بهدر نرفته است و برای این که جان تازهای بدان بدمند و آنرا بشکل نوینی درک نمایند کوشش میشود و بنظر ما چنین میآید که این تمایل یعنی پشت پازدن بقواعد و قوانین کلاسیک هنوز چنانکه باید قاطع و جسورانه نیست.
نقاشیهای جدید از همه کاملتر و جالبتر نمایش داده شده. در این بخش از شیخ نقاشان کمالالملک گرفته تا کارهای هنرمندان جوان و نورس دیده میشود.
اطاق جدائی بکمالالملک تخصیص داده شده و آثار دیگر بدو بخش منقسم گشته است ـ اولا: آثار استادان کاملیکه بسزا شهرت یافتهاند و ژوری نمایشگاه از آنان تشکیل میشود در اطاق مخصوصی گرد آمده و ثانیاً: آثار سایر نقاشان جوانتری که وارد هیئت ژوری نیستند در اطاقهای دیگر بخش شده. البته این تقسیم از روی ژانر و سبک آثار بعمل نیامده است و کارهای مزبور از این رهگذر بسیار متنوعتر بوده و نماینده یک سلسله جریانات نقاشی معاصر غربی میباشند. …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.