معرفی مقاله:
کتایون یوسفی در این مقاله به هنر جنگ و بهطور خاصتر به یادبود قربانیان جنگ ویتنام پرداخته است. “هنر جنگ” یکی از ژانرهای هنری است که از آغاز تمدن تاکنون حضوری جدی و همیشگی داشته است. شاهد این مدعا دیوارنگارهها، و – نقشبرجستهها، ستونهای یادمانی، نقاشیها و مجسمههایی است که در بعضی موارد حتی تنها بازماندههای دورهای خاص از فرهنگ و تمدن هستند. “هنر جنگ” در یک جمله کوتاه به عنوان هنری تعریف میشود که به واسطهی جنگ شکل گرفته و منبع الهامش جنگ باشد و شاید بتوان آن را از نظر محتوا در چهار قالب کلی پروپاگاندا (شعاری)، اعتراض، یادمان و مستندسازی تصور کرد. از نظر فرم نیز در قرن بیستم به شکلهای متعدد، از نقاشی، مجسمه، معماری، عکس، پوستر و کاریکاتور گرفته تا چیدمانهای نمایشگاهی، مجلات نظامی و اینترنت، ظاهر شده است.
.
بخشی از مقاله:
در این میان یادبود جنگ در قرن بیستم همواره منعکسکنندهی بستر هنری و اجتماعی – تاریخی خود بوده است. تمام هنرمندانی که شکلی از یاد بود را در حوزه های مختلف کوبیسم، اکسپرسیونیسم، رئالیسم، هنر خاکی، مینیمالیسم و هنر مفهومی ارائه داده اند، از یک طرف متصل به تاریخ اجتماعی بوده اند و از طرف دیگر به الزامات هنری. نتیجه، استحاله مفهوم یادمان بود از شمایلهای فیگوراتیو، قهرمانانه و بزرگنمایان قرن نوزده (به عنوان تجلیلی از آرمانها و پیروزیهای ملی) به چیدمانهای مفهومی، ضدقهرمانی و حتی اغلب طعنهآمیز که همراه با محو کردن فردیت، نشانی از چندگانگی ملیتی و تردید حاضر در پست مدرنیسم اواخر قرن بیستم دارند.)
یادبود قربانیان جنگ ویتنام یکی از جنجالیترین و به طرز عجیبی معروفترین اثر یادمانی جنگ در ربع آخر قرن بیستم بود که برای سالها پس از خود تبدیل به الگویی برای بناهای یادمانی در آمریکا شد. در ۱۹۸۰ مسابقه ای بین المللی را برای طراحی این یادبود برگزار شد و حدود یک سال بعد، پس از کشمکش های فراوان از میان ۱۴۲۱ طرح که بسیاری از آنها نام معماران و هنرمندان بزرگی را پشت خود داشتند، طرح مایا پینگ لین، دانشجوی ۲۱ ساله دانشگاه پیل، آن هم با اصلیتی ژاپنی، برای این پروژه ملی برگزیده شد. طرح در واقع فضای سبزی عمومی بود که در قلب آن با ایجاد شکافی V شکل در زمین، دیواری ساده و شیبدار از جنس گرانیت سیاه و بسیار صیقلی ساخته می شد . زاویه میان دو پاره دیوار ۱۲۵ درجه بوده، که هر کدام حدود ۷۴ متر طول و در بالاترین نقطه ۳ متر ارتفاع داشتند. بر روی آنها نام تمام سربازان آمریکایی که بین سال های ۷۵- ۱۹۵۹ در جنگ ویتنام کشته یا مفقود اعلام شده بودند ؛ یعنی حدود ۶۰۰۰۰ نام به ترتیب تاریخی حک شده بود. هیچگونه علامتی در مورد درجه کشته شدگان وجود ندارد و تنها دو علامت برای مجزا کردن مرگهای تأیید شده از مفقودین در نظر گرفته شده است که قابل تبدیل به هم هستند.
از دید گردشگران، این پارک سنگی طویل، سیاه و صیقلی آرام آرام از زمین سر بر آورده و دوباره در آن ناپدید میشود. تنها با نزدیک شدن به آن است که حروفی ریز و سفید هویدا می گردد. نام ها بر اساس تاریخ مرگ، و نه حروف الفبا، ترتیب یافتهاند تا بر واقعیت تاریخی تأكید بیشتری داشته باشند. نام اولین قربانی از محل تلاقی آغاز می شود و آخرین قربانی نیز روی پاره دیگر دیوار دوباره به همین نقطه ختم می شود و اینگونه آغاز و پایان جنگ در یک نقطه به هم می رسند. با حرکت به سوی این گودال، سکوت حاکم بر فضا بیننده را با انبوه نامها تنها میگذارد. در آن فاصله نزدیک، انعکاس تصویر مخاطبین با نام یکی شده و حضور مردگان و زندگان، گذشته و حال، در کنار هم حس می شود. تعداد خیرهکننده نامها کنایه ایست بر عدد و رقم و شمارش و کلیتی یکپارچه را به ذهن القا میکند. بدین ترتیب، این اثر از بزرگداشت اشخاص منفرد فراتر رفته و یادبودی میشود از یک واقع وسوسهای که هر فرد را به لمس دیوار و نامها وامیدارد، مخاطبین واکنشهای آنان را تبدیل به جزئی از اثر میکند. در محل تلاقی دیوار د یعنی در پایین ترین نقطه اگر کسی جرأت سر برداشتن از نامها و توجه اطراف خود را داشته باشد پیوند این دو محور را با محیط اطراف مییابد : یکی از دیوارها، ستون مرتفع “یادمان واشنگتن” را نشانه گرفته و دیگری ستونهای بلند “بنای یادبود لینکلن” را، که هر دو در تقابل با گسترش افقی دیوار بر آسمان سر کشیدهاند. شیب رو به بالای زمین، بازدیدکنندگان را دوباره وارد جنبش و هیاهوی اطراف میکند.