مایک ویور در این مقاله آرای کلمنت گرینبرگ، ناقد آمریکایی، را در باب عکاسی بررسی میکند. نوشتهی او در ارتباط تنگاتنگ با مقالهی کلمنت گرینبرگ با نام «چشم شیشهای دوربین» قرار میگیرد. ویور مانند کلمنت گرینبرگ مقاله را با جملهی خود او آغاز میکند: «عکاسی شفافترین رسانهی هنری اختراعشده یا کشفشده به دست بشر است».
سپس در ادامه سعی دارد منظور گرینبرگ از «شفاف بودن» را شرح دهد. گرینبرگ توضیح میدهد که با توجه به روند تاریخی، چگونه هنرها به انتزاع روی آوردهاند. اما به این معنی نیست که عکاسی هم همین مسیر را دنبال کند. زیرا عکاسی همچنان تنها هنری است که میتواند طبیعتنما باشد و از خلال آن بیشترین تأثیر را بگذارد. ویور تلاش میکند با بررسی آرای کلمنت گرینبرگ در مورد عکاسانی چون ادوارد وستون و هنری کارتیه برسون، که آنها را به هنرنمایی متهم میکرد. و به عوض استیگلیتس و واکر اونز و اَتژه را عکاسانی برتر میدانست. این موضوع را دریابد که برای گرینبرگ تعالی در عکاسی به چه معناست. همانطور که واکر اونز با تعریفی که از کلمهی مستند میدهد سعی در تحلیل سبک عکاسی خود دارد. گرینبرگ با کمک گرفتن از همین تعریف سعی در توضیح شفافیت و تعالی در عکاسی را دارد.
.
بخشی از مقاله:
مایک ویوِر (متولد ۱۹۳۷)، از اساتید ممتاز دانشکدهی لینِکِر، در دانشگاه آکسفورد، این مقاله را در ۱۹۹۱، در نشریهای که خود بههمراه ان هَمُند سردبیر آن بود، منتشر کرد. همانطور که از عنوان مقاله، و مقدمهی کلمنت گرینبرگ بر آن برمیآید، این مقاله دربردارندهی کندوُکاو ویوِر در باب دو مفهوم گرینبِرگیِ «شفافیت و تعالی»، و چندوُچون امکان «سازگاری» آنها در عکاسی است. ویوِر، بهطور اخص، این پرسش را مطرح میکند که چه رابطهای میان شفافیت و تعالی در نظریهی کلمنت گرینبرگ در باب عکاسی وجود دارد؟