
معرفی مقاله:
«بنابر نظر بسیاری از نویسندگان، جوهرهی اصلی کتابهای تصویری روشی است که در آن متن و تصاویر باهم رابطه برقرار میکنند. این رابطه بین دو گونه متن مختلف، متن کلامی و بصری، رابطهای بسیار پیچیده و ظریف است. طیف گستردهای از استعارهها برای توصیف این رابطه مورد استفاده قرار گرفته است.»
این مقاله در ابتدا مروری اجمالی بر روشهای مختلف مفهومپردازی دربارهی رابطهی متن و تصویر در کتابهای تصویری از سوی نظریهپردازان مختلف دارد. نگارنده برای توضیح این رابطه از سنتها و رشتههای نظری گوناگونی همچون نقد مخاطب محور، نقد زیباییشناسانه، زبانشناسی و نشانهشناسی، و تئوریهای ادبی کمک میگیرد.
او میکوشد ارتباط میان متن و تصویر در کتابهای تصویری را صورتبندی کند. وی برای توضیح رابطهی مورد نظر خود میان کلمات و تصاویر از اصطلاح «تعامل» استفاده میکند. نگارنده برای توصیف اینکه زمانی که ما کلام را به نشانههای بصری ربط میدهیم، چه اتفاقات درونیای میافتد، نظریهای در باب رابطهی متن و تصویر معرفی میکند. نظریهای که بر مفاهیم نشانهشناختی «بینرسانهای» استوار است. او به منظور روشنتر شدن این نظریه برای خوانندگان، آن را در مورد ارتباط متن و تصویر در دو صفحه از کتاب آنجا که وحشیها هستند، پیاده خواهد کرد.
.
بخشی از مقاله:
صورت بندی ارتباط متن و تصویر
بنابر نظر بسیاری از نویسندگان، جوهره اصلی کتابهای تصویری روشی است که در آن متن و تصاویر با هم رابطه برقرار میکنند. این رابطه بین دو گونه متن مختلف، متن کلامی و متن بصری، رابطهای بسیار پیچیده و ظریف است. طیف گستردهای از استعارهها برای توصیف این رابطه مورد استفاده قرار گرفته است.
در برخی موارد استعارهها از موسیقی وام گرفته شدهاند. مثلا “کِچ” از رابطه “دو نوازی” میان کلمات و تصاویر سخن گفته است. “پولمن” از اصطلاح “همنوانی نغمهها” استفاده کرده است. در حالی که “وارد” و “فاکس” به رابطه چند صدایی و چند آهنگی اشاره میکنند. “آلبرگ” نیز تأثير آواهای متقابل در رابطه کلمات و تصاویر را پیشنهاد کرده است.
از سوی دیگر، عده ای از نویسندگان برای توضیح این رابطه از استعارههای موجود در علوم استفاده میکنند. “میلر” از ایده تداخل در نظريه امواج استفاده میکند. نظریهای که توضیح می دهد چگونه دو موج با ساختار و الگوهای گوناگون ممکن است با هم ترکیب شوند تا الگو و ساختاری تازه و پیچیده به وجود آید. “موبیوس” با وامگیری از مفاهیم زمینشناختی، از رانش قارهای برای بیان رابطه متن و تصویر استفاده کرده است.
به نظر می رسد که در سایر نظریهها، کلمات و مفاهیم جایگزین دیگری را به متن و تصویر را توصیف میکنند. “لوئیس” از ايده “چند سیستمی” استفاده میکند: “متنی متشکل از سیستم های بیانی گوناگون”. از سوی دیگر “پری نودلمن” توضیح میدهد که چگونه متن و تصویر همدیگر را محدود میکنند. برای توصیف این حالت از واژگان و اصطلاحات ادبیات استفاده میکند تا رابطه متن و تصاویر را به عنوان “کنایه یا طعنه” تعبیر کند: «کلمات و تصاویر به طعنه/طنز یکدیگر را تفسیر میکنند.» “نودلمن” همچنین استعاره مورد استفاده بارت، باز گفتن ، را این گونه توضیح می دهد: « کلمات و تصاویر با محدود کردن یکدیگر، معنایی را القا میکنند…