تاکنون در این فصل از حرفه: هنرمند به سه سنت از سنتهای زنده نقاشی معاصر جهان پرداختهایم: ادوارد هاپر، مارک تانسی و ریچارد دیبن کرن از سنت آمریکایی. لوسین فروید و رون کیتای از سنت انگلیسی و گرهارد ریشتر از سنت آلمانی. این شماره با پرداختن به آنسلم کیفر حلقه آلمان را تکمیل میکنیم.
کیفر هنرمند خلاقی است. او توانسته ذهن و زبان و ماده را چنان به هم پیوند دهد که هویت هنری شاخص و منحصر به فردی پدید آورد. اما جذابیت کیفر برای ما به خلاقیت فردی و نوآوریهایش ختم نمیشود. برای ما جالب است که ببینیم چگونه هر یک از هنرمندان نامبرده در عین خلق فضایی برآمده از تجربهی زیستهی شخصی، خود را به عنوان حلقهای از زنجیرهی فرهنگی کشورشان قبولاندهاند. امواج زودگذر مُد و یا برگزاری یک بینال هنرهای جدید نیست که کیفر را به خارجشدن از فضای دو بعدی بوم ترغیب کردهاست. بلکه ضرورت تجربهی درونی شخصی و قومی اوست که خار و خاشاک را فرهنگ بدل میکند.
.
در این جستار این مقالات را خواهید خواند:
مقالهی «انسلم کیفر» به قلم آرتور دانتو:
ترس از اینکه هنر میتواند دولت را نابود کند، روی سیاه و بدبینانۀ این اعتقاد است که هنر به تنهایی میتواند آن را نجات دهد. مصادره «هنر منحط» به دست نازیها یک روی همان سکه تقلبیای است که بیان نمونهوار روی دیگرش سانتیمانتالیسم این گفته آدورنوست که «کنش شاعرانه (به معنای عام آن که همه هنرها را شامل میشود) بنیادیترین کنش تاریخی است.» هر دو دیدگاه در روزگار باستان همزمان با جنگ تندی که بین فلسفه و شعر در جریان بود زاده شدند. افلاطون خواهان اخراج شاعران از جمهوری آرمانی خود شد. اما در عین حال همو بود که تئوری هنری پیش پا افتادهای تدوین کرد حتی امروز، «هنر تنها برای زیباییشناسی» سلاحی است سیاسی در دست منتقدان محافظهکار. در شرایطی که آتن سیاهترین روزهای خود را از سر میگذراند..
مقالهی «قهرمانهای روحی آلمان» به قلم فائقه بقراطی:
آنسلم کیفر در سال ۱۹۴۵ در دونشینگن آلمان در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. سال ۱۹۶۵ مصمم بود که در رشتۀ حقوق و زبان فرانسه تحصیل کند. اما علاقۀ وافر به نقاشی کیفر را به حوزه هنر و عرفان کشاند. تا اوایل دهۀ هفتاد به سفر، مطالعه و تأمل در تاریخ معاصر آلمان بویژه رایش سوم و ظهور نازیسم و نیز اسطورههای ملی آلمان مشغول بود. حاصل این جستجوها در سال ۱۹۶۹ ، مجموعه عکسهایی بود که در قالب شانزده جلد کتاب با عنوانهای متفاوت پدید آورد. پس از آن، آموزههای معلم و مرشدش جوزف بویز که در فاصله سالهای ۷۲-۱۹۷۰ راهنمایش بود. تأثیری عمیق و دیرپا بر آنسلم کیفر گذارد. ضمن اینکه به مدت دوازده سال تا اوایل دهۀ هشتاد، در پی علاقۀ ژرف و باطنیاش، به مطالعه و تعمق در متون تورات، کابالا، اسطورههای مصری و مکزیکی پرداخت…
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.