در ادامهی بحث چند شماره اخیر به فضای فرهنگی که هنر معاصر ایران از سال ۷۷ به بعد در آن رشد کرده میپردازیم.
سال ۷۶ را میتوان شروع دوران جدیدی در فضای نشر و مطبوعات به حساب آورد؛ انبوه روزنامههای پُرتیراژ، کتابهای بسیار و مجلات جدید. در دل این فضا، مطبوعات و کتابهای هنری بسیاری اجازه انتشار گرفتند. ادبیات تجسمی حداقل از لحاظ کمّی رشدی انفجاری داشت. رشدی که کیفیت آن به وجود بستر مناسبی از نظریهها در حوزههای مختلف علوم انسانی وابسته بود، که خود نیازمند فضای باثبات، کار زیاد و انباشت علم است.
مازیار اسلامی و بهرنگ پورحسینی یادداشتهایی در نقد ادبیات تجسمی این سالهانوشتهاند، و محمد مهدی چیتسازها و علی گلستانه به بررسی و نقد مجلات تجسمی پرداختهاند.
بهعلاوه وحید حکیم و مجید اخگر از دو زاویه مختلف هنر این سال ها را به نقد کشیدهاند.
و در انتها بازخوردهای شماره ۴۰ را منتشر کردهایم: ادامه پاسخهای ایمان افسریان و باوند بهپور به یکدیگر و واکنش “جمعی از گالریداران” به مقاله حرفه: گالریدار نوشته هدا اربابی.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.