
بخشی از متن:
والتر بنیامین نویسندهای آلمانی یهودی بود وی کنش نقد را تا والاترین سطوح آن در زمانه ما برانگیخت او به جهت بیرون کشیدن و گرد همآوری ایماژها از متون و از جهان از روشهایی دشوار و غریب سود میجست این روشها از تأثیر سوررئالیسم بینصیب نبودند شاگرد او تئودور آدورنو آنها را استنادها Citations نامید دلبستگی کابالیستی او به شکسته پارهها Fragments و ماهیت ناتمام کار او گشتاپو پشت سر او در پس مرده ریگی نامأنوس که به گمان برخی اجزاء آن شکل دهنده یک کل نیستند رها شده است آدورنو گفته است که معما تصویر Picture puzzle از همه آثار او متمایز است او برای من همچون خواندن کافکا و برشت که دوست بنیامین بود همواره برانگیزاننده و شاعرانه بوده است.
والتر بنیامین در آن پاییز غمانگیز ۱۹۴۰ هنگامیکه شاهد سقوط فرانسه بود خود را کشت اثر بزرگ و ناتمام بنیامین دربارهی پاریس است. اثری که این شهر را با سرمایهداری در حال ظهورش همچون نسخهای از دوزخ توصیف میکند.که ساکنان زحل عصرگاهان در آن نفسی میگیرند بودلر راهبر شامخ والتر بنیامین در گذار از میان این دوزخ بود نقاشی من نیز هنگامهی پاییزی غمانگیز پیش از خودکشی بنیامین را به تصویر میکشد هنگامهای که پاریس شاهد جباریت و دژسالاریی بدتر از آنچه بود که بودلر ریشخند کرده و بلانکی علیه آن مبارزه کرده بود.