در شماره ۶۸ مجله به موضوع تایپوگرافی پرداختهایم. از ابتدای شکلگیری ویژهنامهی گرافیک حرفه: هنرمند در سال ۸۶، یکی از موضوعات مهمی که باید مورد توجه قرار میگرفت تایپوگرافی و تایپ دیزاین بود. اما به دو دلیل این مهم به تأخیر افتاد. دلیل اول فقر شدید در زمینهی منابع و مطالب تألیفی در مورد تایپ فارسی بود. و دلیل دوم حساسیت موضوع و حواشی آن در آن سالها…
پس از گذشت حدود ده سال، اگرچه حساسیتها تا حدودی جای خود را به عقلانیت داده است. اما در زمینهی نوشتاری همچنان دچار همان فقر شدید هستیم و انگشت شمارند مطالب و یا کتب تألیفی در این زمینه.
قریب به دو دهه است که گرافیک ایران تحت تأثیر آثاری است که وجه قالب آن تایپوگرافیست. بیراه نیست اگر بگوییم موفقیتهایی هم اگر در سطح بین المللی بهدست آمد. همگی در ارتباط با تایپوگرافی ایرانی است و گرافیک ایران با این نام شناخته شد. سالهای اخیر موجی از گرایش به سمت طراحی تایپفیس در ایران شکل گرفت. هر روز شاهد افزایش فونتهای طراحی شده توسط اساتید و دانشجویان هستیم که به طرق مختلف فونتهای طراحی شدهی خود را به اشتراک میگذارند. هرچند این رشد بیشتر از لحاظ کمی بوده تا کیفیت. ولی جای تأسف است که بگوییم با وجود همه این موفقیتها، تا کنون از لحاظ تئوری قدم مثبتی برداشته نشده تا ضعفها و نقاط قوت آن مورد بررسی قرار گیرد.
برخی از مقالاتی که در این حوزه به تحریر درآمده از این قرار است:
«نگاهی به زمینههای ارتباطی و اجتماعی تایپوگرافی امروز» به قلم مریم کهوند
«تایپوگرافی» به قلم رائول هاسمن و جان کولارز و برگردان کتایون یوسفی
«خوانا بودن یا ناخوانا بودن؛ مسئله این است!» به قلم مریم کهوند
«فن بیان در تایپوگرافی» به قلم ایوا برامبرگر و ترجمهی کتایون یوسفی
«تایپفیس دیزاین» نوشتههایی از کامران انصاری، ابراهیم حقیقی، محمدرضا بقاپور، مصطفی اوجی و مسعود سپهر