سیر تحولات تاریخی در تعریف مفهوم هنر و ذات آن، همچنین تغییراتی که طی اعصار و قرنها در شکل و فرم اثر هنری به وجود آمد. آموزش هنر را نیز تحت الشعاع قرار داده است.
ارتباط استاد(هنرمند) قدیم و شاگرد او، هم از حیث ارزشها و هم از حیث انتظاراتشان نسبت به یکدیگر، را مؤلفهها و پارادایمهایی تشکیل میداد که پس از قرن ۱۸ که دوران افول آکادمی گرایی، دیگر آن کارکرد سابق را نداشتند. آن ارزشها و پارادایمها یا مبتذل گردیدند. و یا به صورت دیگری خودشان را در چارچوبهای آموزش جدید جای دادند.
«تیئری دُدوو» در مقالهی «هنگامی که فرم به نگرش تبدیل گردیده – و فراتر از آن» علاوه بر بازتعریف و بررسی آن پارادایمها (استعداد، تخصص، تقلید) به بررسی عوامل بیرونی و درونی مؤثر بر شکلگیری آموزش جدید هنر و پارادایم های تازه تشکیل دهندهی آن میپردازد. وی ضمن واکاوی نمود اجرایی این شکل از آموزش هنر که در رأس آن مدرسهی باوهاوس (همچنین مدارس و کالج های مشابه) است. و مؤلفههای جایگزین تازه (خلاقیت، رسانه، ابداع) بجای آنچه در شیوهی آکادمی بوده است. و به چالش کشیدنشان در تقابل با یکدیگر و بررسی پارادوکسهای موجود در تعاریف سعی در ارائه تصویری اغراق آمیز اما درست از دلایل افول هر دو سیستم دارد.
در قرن حاضر با ظهور متفکرانی نظیر لوکاچ، آدورنو، آلتوسر و پس از آن، دریدا و دلوز. با در هم تنیده شدن نظریات علوم انسانی و هنر، مؤلفههای ثالثی مطرح شدند. نظریاتی که «دُدوو» با آنکه علل و الزام شکل گیری آنها را بر میشمرد. اما ضمن آن مطرح میکند چگونه تعریف آموزش هنر و حتی اثر هنری را به بیراهه برده و میتواند ببرد.
بخشی از متن:
«…اما یک کاریکاتور درست به دلیل اغراق آمیز بودنش به حقیقت بسیار وفادارتر هست. من ابایی ندارم از اینکه بیشتر به این اغراق دامن بزنم تا این مفروضات را به صورت بدیهیاتی پذیرفته شده _ یعنی مفروضاتی صرف _ به شما نشان دهم این دو مدل گرچه بر هم تأثیر میگذارند. اما تدریس هنر را از نظر مفهومی به دو دسته تقسیم میکنند. در یک سو مدل آکادمیک قرار دارد. در سوی دیگر مدل باوهاوس.»
«وضعیت فعلی به این قرار است. پارادایمی متلاشی شده است. اگرچه ممکن است ما در میانهی یک « تغییر پارادایم» باشیم ( اگر چنین باشد. درک آن به عهدهی جانشینان ما خواهد بود)، آنچه که به گمان من به وضوح پیشروترین دانشکدههای هنر بر مبنای آن سامان یافتهاند. در واقع شبحی نومید _ و شاید پوچ گرایانه_ از پارادایم باوهاوس قدیم است.»