مقالهی نظام زیستی و کمال، دربردارندهی دو مقاله است. این دو مقاله پاسخی به مقالهی ماریا دوس سانتوس لانسدیل، با عنوان «ویژگیهای تایپوگرافیکی متن: پیامدهایی از پژوهش و کاربست» هستند. این متون را دو استاد تایپوگرافی دانشکدهی طراحی مایرون ای. اولمان در دانشگاه سینسیناتی نوشتهاند. مقالات برای اصول طراحی حروف جهت خوانایی، در نظام زیستی گستردهتر تایپوگرافی، جایگاهی در نظر میگیرند. در بخش ۱، رنه سوارد از این نظام زیستی، بهمنزلهی رابطهای پیچیده میان دو جزو متفاوت پردازش اطلاعات، یعنی دیدن و دریافتن، تعریفی به دست میدهد. در بخش ۲، امیلی وربا فیشر چگونگی پرورش پیچیدگی زیباییشناختی در دانشجویان طراحی از طریق توجه به جزئیات در آن نظام زیستی را بررسی میکند. بهطور کلی، این پاسخها درمورد تأثیر نظام زیستی تایپوگرافی بر آموزش و پژوهش و بهطور کلی فعالیت در این زمینه بحث میکنند.
بخشی از مقاله:
هدف اصلی تایپوگرافی این است که متن را به ساختارهایی سامان ببخشد که به افراد کمک کند پیامهای نوشتاری را بهآسانی بخوانند. از آنها لذت ببرند و درکشان کنند. بخش عمدهای از پژوهشهای شخصی من درزمینهی طراحی و توسعهی یک ابزار دیجیتال نوآورانه است. علاوه بر این تعاملی است برای کمک به کودکان در زمینهی یادگیری خواندن. تایپوگرافی نیز از دو مؤلفهی اصلی تشکیل شده است. یعنی دیدن و دریافتن. مؤلفهی دیدن بر سازوکارهای عینی تایپوگرافی ناظر است. با این مؤلفه بینندگان اطلاعات را بهراحتی و توأم با لذتبردن پردازش میکنند. درحالیکه مؤلفهی دریافتن بر پیامرسانی ذهنی تایپوگرافی ناظر است. به وسیلهی این امکان بینندگان آنچه را که دیدهاند به محتوایی معنیدار تبدیل میکنند. این مؤلفهها ایستا نیستند. بلکه اصولی پویا هستند که به یکدیگر وابستهاند. تایپوگرافی را میتوان همچون نظام زیستی دانست. در واقعه این نظام زیستی اجتماعی از اصول سازوکارهای آن به علاوهی پیامرسانی است.