مقالهی «تماشای امر قدسی» نوشتهی کیارنگ علایی است. سنت عکاسی زیارتی با خیابان و داستان پیوند خورده است. در مشهد جوانانی کمسن و سال با دستمزد پایین در مجاورت عکاسخانهها عکسهایی را روی یک تخته در دست دارند. و با صدای بلند زائران را فرا میخوانند. این جوانان در شیوهی آموزش خانهشاگردی عموماً دستیار عکاس بودند. و بعدها عکاسخانهای برای خود تأسیس میکردند. رسم بر آن بود که عکاسخانهها در مشهد در بازارهایی نزدیک حرم بنا شوند که پشتبامهای باز (بالاخانه) به سمت حرم داشته باشد تا عکاسان با هدایت مشتری به پشتبام، در نور طبیعی روز عکسی با پسزمینهی حرم مطهر ثبت کنند.
بخشی از مقاله:
مشهد در این سالها تاریخ پرفراز و نشیبی را در عکاسی از سر گذرانده، جدا از جذابیتهای ورود زودهنگام داگرئوتیپ به مشهد در همان دهههای آغازین اختراع عکاسی و حتی فارغ از عکسهای مستندنگار معروف لوئیجی پشه از مقبرهی نادرشاه، مشهد همواره شهری مورد توجه و اقبال بوده است. شهری پرجنب و جوش که سالانه چند برابر شهروندان خود میزبان زائران و مجاوران است. و این جمعیت متکثر که اغلب آنان اهالی مشهد نیستند، موجی از انرژی و جذابیت را در خیابانهای مشهد ایجاد کردهاند، هرچند عکاسی خیابانی در آن با دشواریها و محدودیتهایی بیشتر از همهی شهرهای دیگر ایران روبهرو است. فعالیت فرهنگی در آن دشوار است و خیلی از اتفاقهای متداول فرهنگی که در اغلب شهرهای ایران به سادگی برپا میشود، اینجا بهندرت اتفاق میافتد. به این دلایل توسعهی عکاسی در این شهر نیز لاجرم با دشواریهای زیادی همراه است…