با ظهور مدرنیسم هنرمندان ایرانی چهار دهه در جدال با انتخاب مدرنیسم و چالشهای ناشی از آن بودند. مقاله «مدرن و پستمدرن کتابهای ۸۹-۷۷ » به قلم فائقه بقراطی نشان میدهد که چگونه و تحت تاثیر چه عواملی پستمدرنیسم پس از سال ۷۷ وارد فضای فکری هنر ایران گردید. پستمدرنیسم با ورود بیمقدمه خود سوالات بسیاری در اذهان به جای گذاشت. دریافت جمعی و توافق شده هنرمندان از پست مدرن چیست؟ آیا پستمدرن را نیز مانند مدرن باید دوران تلقی کرد؟ آیا نقاشان ایرانی با گرایش به یکی از دو راه مدرن و پستمدرن فقط در دو جریان موازی و ناگزیر فعالیت میکنند؟
نویسندة مقاله روند انتشار کتابهای هنرهای تجسمی را در تاریخ معاصر ایران بررسی میکند. در این راه از تحولات سیاسی و اجتماعی زمانه و تاثیر آن بر هنر نیز سخن میگوید. فضای فرهنگی ایران پس از سال ۷۶ در ارتباط با مفهومی جهانی شدن گسترش یافت. انتشار کتابها موضوع اصلی این مقاله است که از چند دیدگاه بررسی می شود. تفکیک موضوعی کتابها، موضوعات پرخوانندهتر، ارتباط کتابها با زمینه فرهنگی، اجتماعی و پاسخ به این سوال که نویسندگان و مترجمان تا چه حد مروج یکی از دو راه مدرن و پستمدرن بودهاند. نویسنده معتقد است در راه نویسندگی هنرهای تجسمی ایران، ترجمه بر تألیف غالب است. مقاله با نگاهی جامع به سیر وقایعی که بر انتشار کتابها و نویسندگان آنها موثر بوده است، میپردازد.
بخشی از متن:
حرفه: هنرمند در نخستین بخش بررسی نقاشی ۷۷ تا ۸۹ به طرح پرسشهایی میپردازد که براین فرض مبتنی است: در حالی که دو نسل از نقاشان نوگرا و شاگردانشان در فاصلۀ چهار دهه «در تلاش برای فهم وهضم مدرنیسم» بودند؛ پس از تحولات سال ۷۶ یکباره و بدون پیشزمینه با هنر پست مدرن مواجه شدند. اینک میبایست برای فهم این تازه وارد میکوشیدند. اکنون پس از یک دهه آشنایی، خود را در برابر یک دوراهی یافتهاند: «مدرن ماندن» یا «پست مدرن شدن»…