معرفی مقاله:
ایمان افسریان، نقاش و پژوهشگر و سردبیر مجلهی حرفه:هنرمند در مقالهی “محل اصلی بحث کجاست؟” تلاش میکند با توجه به این سوال که “آیا شرایط خلق هنرهای تجسمی در ایران امروز بحرانی است یا خیر؟” امتناع اهل هنر نسبت به هرگونه پیشنهاد استراتژی کلان فرهنگی را توضیح دهد. جستار حاضر که در ادامهی مسیر نظرسنجی پیشینی با مضمون برگزیدن ده هنرمند نوگرای برتر ایرانی است. به بررسی مواضعی نسبت به پدیدهی هنر نوگرای ایران میپردازد. مقاله تلاش میکند به این سوال پاسخ دهد که آیا هنر معاصر ایران دچار بحران است یا مسیر طبیعی خود را طی میکند؟
به این منظور ایمان افسریان نخست به سراغ موضعی خوشبینانه به این پرسش میرود. او دارندگان این موضع را قائلان به هنری جهانیشده میداند. در واکاوی این منظر به دیدگاههای پژوهشگرانی چون یگانهدوست اشاره میکند که راه حل ارتقای ارزش هنرمندان ایران را در اصلاح نظام نهادی هنر میدانند. او با اشاره به مقالهی مجید اخگر که چهار مسیر خلق هنری هنرمندان ایران را ترسیم کرده است. اینگونه تفاسیر را ماهوی نمیداند و اینگونه دستهبندی را منتج از نوعی استراتژی فرهنگی اصلاحطلبانه میداند. و وجوه اشتراک میان متفکران این حوزه را برمیشمرد.
با این توضیحات ایمان افسریان به سراغ موضع بدبینانه میرود. موضعی که بیشتر آثار هنرمندان نوگرا را فاقد ارزش میداند. موضعی ما را به تفکر در این پرسش وامیدارد. آیا حذف سی هنرمند نوگرای ایرانی خدشهای به تاریخ هنر جهان وارد میکند؟ و گریزی به نگاه انتقادی پاکباز میزند. افسریان تفاوت این دو موضع را در منظر و فاصلهشان از موضوع مورد بحث بررسی میکند. در ادامه با اشاره به تفکرات سمیعآذر و دیدگاه رادیکالتر دادبه به اهمیت سنت هنری ایران میپردازد و بر این امر صحه میگذارد که هر چیز واجد اهمیت و عظمت تنها از دل این واقعیت برخاسته است که آدمی خانهای داشته و در سنتی ریشه دارد.
.
برای دیدن مقالات ایمان افسریان اینجا را کلیک کنید.
.
بخشی از مقاله ایمان افسریان:
در شرایط کنونی ما و بعد از تجربه سیاستهای تجویزی و دستوریِ ایدئولوژیک برای فرهنگ و هنر، نوعی امتناع و تمرّد نسبت به هر گونه پیشنهاد و استراتژی کلان فرهنگی روحیه غالب اهل هنر شده است. اندیشیدن به استراتژی فرهنگی زمانی اهمیت مییابد که به پرسش از بحرانی بودن یا نبودن شرایط خلق در هنرهای تجسمی ایران امروز بپردازیم…