
معرفی مقاله:
تحلیل و بررسی شرایط فتومونتاژ، پس از ظهور و تکوین رسانههای تصویری دیجیتال، نیازمند شناخت و ارزیابی موقعیتِ جدید بهوجودآمده با ورود این فناوریهای نوین به حوزهی عکاسی است. پیدایش فناوریهای دیجیتالی در عکاسی و فراگیری آنها از آغاز دههی ۱۹۸۰ میلادی موجب شده تا عکاسی در ادامهی سیر تحول خود وارد دورهی جدیدی گردد: جاییکه میتوان این دورهی جدید را عصر پساعکاسی و پایان عکاسی آنگونه که آن را میشناختیم درنظر گرفت. شاید یکی از دلایل پیگیری و تحلیل شرایط فتومونتاژ به عنوان گرایشی از عکاسی که از آغاز تاریخ آن تاکنون به حیات خود ادامه داده است شکلگیری و بروز نوعی بازیابی و نوزایی در دورهی پساعکاسی باشد. در مقالهی پیشرو موضوع موردنظر از دو منظر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. از منظر نخست، شرایط جدید عکاسی در عصر رسانههای دیجیتالی که زمینههای ظهور شکلهای جدیدی از فتومونتاژ را موجب شده است به بحث گذارده خواهدشد و از منظر دیگر، مناسبات فتومونتاژ با این شرایط جدید تحلیل گردیده و برخی نمونههای شاخص آن معرفی خواهد شد.
بخشی از مقاله:
دورهی پساعکاسی به منزلهی نقطهی عطفی در تاریخ رسانهی عکاسی بهشمار میرود؛ جایی که میتوان در آن براساس یک جهتگیری دوسویه به عکاسی نگریست. سویهی اول نوعی دیدگاه بازیابیشده و نوسازیشده نسبت به گذشته و پیشینهی عکاسی است که در این جهتگیری تازه، تاریخ عکاسی و نظریههای انتقادی مربوط به شکلِ سنتی و پیشین آن (نظریههایی مربوط به سندیت عکسها، واقعگرایی و موثقبودگی تصاویر عکاسانه، نظامهای نشانهای عکسها و حتی تخصیص خصلتهایی همانند عینیتگرایی و شکل عکاسی ناب و صریح به کلیت عکاسی) با تحلیل جدید و گاه مغایر با آنچه در گذشته به صورت یکسو نگرانه و صلبی مطرح شده بود، مورد بازنگری قرار گرفته است. سویهی دیگر، نگاه به مسیر پیشروی عکاسی و آیندهی آن و تلاش برای ارائهی تحلیلی کلینگر از شرایط جدید عکاسی در دورهی ظهور و تأثیرگذاری فناوریهای دیجیتالی و رایانهای بر مناسبات عکاسی است. بررسی سویهی اول یعنی بازنگری در مباحث نظری و انتقادی پیشین، از مجال این نوشتار بیرون است و نوشتار حاضر به دلیل تقرب و همگرایی مباحث مربوط به فتومونتاژ با شرایط جدید عکاسی، به تشریح سویهی دوم این نقطهی عطف یعنی موقعیت جدید پیشآمده برای عکاسی میپردازد.
تحولات ناشی از ورود فناوریهای دیجیتالی به حوزهی عکاسی، به شکل یک جریان موازی هم در قلمروی مباحث فنی و تکنولوژیکی قابل پیگیری است و هم در قلمروی مباحث نظری و انتقادی آن. اگرچه در نگاه نخست بهنظر میرسد تحولات مربوط به حوزهی فنی و تکنیکی دیجیتال بر تحولات نظری تقدم دارد اما میتوان گفت مرزهای تأثیرگذاری این دو حوزه بر هم به شکل دقیق و مطلق قابل تفکیک و جداسازی نیست؛ به این دلیل که «چیزی که به شکل بنیادی دربارهی عکاسی دیجیتال تغییرشکل یافته است، خود تکنولوژی نیست بلکه اندیشهای است که دست آخر بهوسیلهی این تکنولوژی بیان میگردد و این دگرگونی فرهنگی ـ تاریخی و ایدئولوژیکی گاهی بالاتر و گاهی همتراز با تغییرات تکنولوژیکی قرار میگیرد» (لیپکین، ۲۰۰۵). با این وجود، به دلیل اهمیت تحولات فنی رسانههای دیجیتالی در دگرگونی گرایشات مربوط به فتومونتاژ، سرآغاز بحث را از این نقطه پیمیگیریم .
اساسیترین و بنیادیترین تحول فنی و تکنیکی در فرآیند دیجیتالیزاسیون عکاسی، بهواسطهی تغییر در ماهیت و فرآیند تولید تصاویر عکاسانه صورت گرفته است: نوعی گذار از ماهیت فیزیکی و فتوشیمیایی عکسها به سمت ماهیت دیجیتالی و الکترونیکی. نتیجهی مستقیم این تغییر روند به این نکته انجامیده که نشانههای فیزیکی پیوسته و تفکیکناپذیر موجود در تصاویر آنالوگ به مجموعهای از رمزگان عددی مجزا (دیجیتال) و قابل تفکیک از بستر و زمینهی خود مبدل گشتهاند. همین تغییر ماهیت تکنولوژیکی فرآیند تولید عکسها، پیامدهای تأثیرگذار و قابل توجهی را در حوزهی عکاسی بهجاگذاشته که در ادامه تنها به برخی از نمونهها که همگرایی و ارتباطی ویژه با رویکردهای موجود در فتومونتاژ دارند پرداخته خواهدشد.