در این مقاله مهران مهاجر، عکاسی هنری ایران پس از سالهای ۷۶ را بررسی میکند. او بهطور مفصل این گونه را از منظر اجتماعی، سیاسی، خصوصیات درونمایهای و صوری تحلیل میکند. مهاجر در آخر پیامدها و نتایج عکاسی هنری ایران را شرح داده است.
او بحث خود را از تحولات سیاسی دوم خرداد آغاز میکند. تحولاتی که تغییرات زیادی را در کشور رقم زد. برای مثال در پی آن رشد تیراژ روزنامه و نشریات، به وجود آمدن نهادهای خصوصی و بازاندیشی را به همراه داشت. همهی این عوامل باعث شد مسیر عکاسی نیز راه جدیدی را برای خود متصور شود.
مهران مهاجر تلاش کرده عکاسی ایران را در این پسزمینهی تازه تغییرکرده بنگرد. او نشان میدهد که چگونه این تغییرات اجتماعی و سیاسی و موضوعاتی همچون مدرنیته، روزمرهگی، شهر در مجموعه آثار هنرمندان زیادی همچون: غزاله هدایت، شادی قدیریان، عباس کوثری، گوهر دشتی، آرش فائض و بسیاری دیگر بروز پیدا کرده است. در توضیح این روند، آنها را تحلیل نیز میکند. در انتها او تلاش میکند وضع کنونی عکاسی هنری ایران را، که میتوان به سه نسلِ عکاسان پیش از انقلاب، نسل برآمده از انقلاب و نسل دوم خرداد تقسیم کرد در مراوداتش با بازار جهانی بررسی کند.
بخشی از متن:
عکاسی در ایران داستان غریبی دارد؛ داستانی که خطی نیست و روایتی سر راست را دنبال نمیکند؛ و شاید همان منطق سردستی، خودانگیخته و تکهتکهی خود کنشِ عکاسی بر آن حاکم باشد. از سوی دیگر شاید این تکهتکهگی شاید نشانهای باشد از وضعیت تجربهی فرهنگی ما. تجربهای که اتکا به سنت نمیکند و بینگاه به گذشته در حال به سر میبرد و سودای آیندهای خیالین را میپروراند. باید بکوشیم این تکهها را بشناسیم و آنها را به هم پیوند بزنیم…