امین طلاچیان در یادداشتی با عنوان عکاسی میان بودن و نبودن با روایتی کوتاه از دو عکس مهدی سیف الملوکی تلاش میکند این عکاس را معرفی میکند. مهدی سیف الملوکی ملقب به «سیفی» است. وی عکاسی که در میان نسلهای پس از خودش کمتر شناخته شده و دلیل عدم شناخت او تا حد زیادی به روحیات خاص او باز می گردد. برای شناخت بیشتر این عکاس از نگاه نزدیکان و هنرمندان هم نسل او مقالات شماره ۴۰ حرفه هنرمند را دنبال کنید.
بخشی از مقالهی امین طلاچیان:
مهدی سيفالملوکی ملقب به سيفی، نه به اندازهی کافی هست، نه به اندازهی کافی نيست. همنسلانش او را میشناسند و به عنوان عکاسی مطرح از او ياد میکنند. ولی نسل امروز اسم او را نشنيده و کارهايش را نديدهاند. از او به عنوان عکاسی ياد میشود که به علت روحيه وملاحظاتی که داشته، آرشيو عکسهايش بايگانی شده و هيچوقت به نمايش در نيامده ـ به غير از يک بار آن هم پيش از انقلاب. سيف الملوکی زندگی بسته و مرموزی داشته به شکلی که دسترسي به زندگی شخصی و کارهای او را غيرممکن میکند. و همين روحيه را میتوان در کارهای محدودی که از او در دست هست هم احساس کرد.
مجموعهای که من از او ديدهام. تعدادی از عکسهای مستند يا مردم نگاريهای سيفی است. عکسهايی به ظاهرآشنا و پراکنده. اما با مشاهدهی هر چه بيشتر اين تصاوير منفرد، شايد بتوان رگههای پيوستهی ميان آنها را تشخيص داد. در ميان عکسهای او دو تصوير با موضوع کودک وجوددارد، يکي عکس دخترکی شهری لبِ حوض (تصوير ص ۶۵) و ديگری کودکی روستايی نشسته بر تاب. دخترکی با پوششی شهری لبِ حوض مجللی در کنار خانه يا کاخی بزرگ که تنديسی هم در تصوير ديده میشود. و عکسی با عمق ميدان بالا که به وضوح خانهای بزرگ در پسزمينه پيداست. و اطلاعات، به اندازه کافی به بيننده داده میشود…
پیشنهاد مطالعه: مقالاتی پیرامون «مهدی سیفالملوکی»